ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

احتمال تکثیر کفن‌پوش پاستور

يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۵۶ ب.ظ

[منتشر شده در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی]

 

16 بهمن 1396 فردی کفن‌پوش و با سلاح سرد سعی کرد با عبور از گیت‌های امنیتی خیابان پاستور خود را به مجموعه‌ی ریاست‌جمهوری برساند ولی با شلیک گلوله‌ی مأموران حفاظتی به پایش متوقف شد. هرچند این مورد به دلیل تیراندازی صورت گرفته خبری شد اما همه‌روزه نمونه‌های متعددی از این افراد وجود دارند که وقتی با موانع حفاظتی در مقابل بیت رهبری، مجلس، ریاست جمهوری و قوه قضاییه مواجه می‌شوند صبر از دست داده و با عصبانیت و گاه خشونت سعی می‌کنند مسیر را باز کنند. پیش از این هم خودسوزی‌های متعددی در مقابل مجلس و ریاست‌جمهوری صورت گرفته بود و مسلما این اولین و آخرین مورد نیست.

وقتی فردی در مقابل بیت رهبری، ریاست‌جمهوری، مجلس و قوه‌قضاییه دست به خشونت یا خودزنی می‌زند دولتمردان و حتی رسانه‌ها و افکار عمومی دلیل آن را مسائل شخصی و دلایل فردی می‌دانند و تقریباً به‌اتفاق خشونت‌ورزی آن فرد را ناموجه تلقی می‌کنند، یعنی همه‌ی دلایل و عوامل به سطح فردی و روان‌شناختی تقلیل پیدا می‌کند و بیش از آنکه چرایی این اتفاقات در ساختار سیاسی، اجتماعی و اداری کشور جسته شود در زندگی شخصی و مشکلات روانی آن فرد خاص معرفی می‌شود. شاید بتوان موارد منفرد و محدود این‌چنینی را تقلیل به وضعیت روان‌شناختی و مشکلات شخصی افراد داد ولی وقتی موارد متعددی از آن‌ها رخ می‌دهد علت را باید در سطح اجتماعی، سیاسی و سازمانی ریشه‌یابی کرد.

 

 

عصبانیت شهروندان در ادارات دولتی و کلافگی از بروکراسی ناکارآمد مدت‌هاست که تبدیل به امری عادی شده و دیگر کسی از دیدن مشاجره‌ی مردم و کارمندان دولتی تعجب نمی‌کند، در همه‌ی ادارات دولتی روزانه درگیری‌های متعددی بین شهروندان و کارمندان رخ می‌دهد ولی درگیری‌هایی که در مقابل بیت رهبری، ریاست جمهوری، مجلس و قوه قضاییه رخ می‌دهد از حیث ماهیت، علت و کنشگر معترض متفاوت از درگیری‌های رایج در سایر ادارات دولتی است.

تقسیم کار سازمانی و شرح وظایف بیت رهبری، ریاست‌جمهوری، مجلس و قوه قضاییه به نحوی است که در اغلب موارد مواجه مستقیم با مردم ندارند و بیشتر ارتباط آن‌ها با مردم به‌واسطه‌ی سازمان‌های زیرمجموعه‌شان است، این نهادهای چهارگانه بیشتر تنظیم‌گر زیرمجموعه‌های عریض و طویل خود هستند و با استقرار در جایگاهی فرادست فاصله‌ی مکانی و ارتباطی زیادی با مردم دارند. حال اگر مردم برای انجام امور اداری یا رفع مشکلات خود به این نهادهای چهارگانه مراجعه می‌کنند در واقع اغلب به دلیل پاسخ نگرفتن از دستگاه‌های زیرمجموعه‌ی همین نهادها است. اکثریت کسانی که به نهادهای چهارگانه‌ی مذکور رجوع می‌کنند در واقع ناامیدانی هستند که در سطح خردتر استانی پاسخ مناسبی دریافت نکرده‌اند و حال می‌پندارند با مراجعه مستقیم به بیت رهبری، ریاست جمهوری، مجلس و قوه قضاییه می‌توانند از طریق ناصبانِ همان منصوبان استانی مشکل خود را حل کنند.

دیگر تفاوت این چهار نهاد با سایر دستگاه‌های دولتی در سنت عریضه‌نویسی است. هرچند مردم برای رفع و رجوع مسائل خود برای تمام ادارات دولتی نامه می‌نویسند ولی برای این چهار نهاد چیزی که می‌نویسند بیش از آنکه نامه اداری باشد، عریضه است. یکی از نمادهای عرفی تمایز قدرت و فرادستی رؤسای این نهادهای چهارگانه در همین عریضه‌نویسی مردم به آن‌هاست. نامه‌های اداری برای سایر دستگاه‌های دولتی در چارچوب قوانین و ساختار دولت مدرن و بروکراسی رسمی نوشته می‌شود ولی عریضه رگه‌هایی از همان سنت تاریخی ارباب-رعیتی و دوران ماقبل پیدایش دولت مدرن دارد. تا پیش از شکل‌گیری دولت مدرن رعیت برای قبله‌ی عالم، ذات ملوکانه، کامکار معظم، اولی‌الامر محترم و ... عریضه می‌نوشتند ولی بعد از شکل‌گیری دولت در معنای مدرن آن و پیدایش بروکراسی سازمانی، عریضه‌ها تبدیل به نامه‌ی اداری شدند و مخاطب و محتوای این مکتوبات هم تغییراتی به خود دید. عریضه درخواستی و تمنایی است ولی نامه مطالبه‌گرانه و حق‌طلبانه. عریضه را رعیت می‌نویسد ولی نامه را شهروند. عریضه برای وجود مبارک نوشته می‌شود ولی نامه برای مسئول مرتبط. عریضه را شخص وجود مبارک نمی‌خواند و فقط شاید پیشکارانش بخوانند ولی نامه را حتماً باید مسئول مرتبط بخواند و بعد برای کارمندان دیگر ارجاع دهد. اگر پیشکاران وجود مبارک پاسخی به عریضه دادند نشان از لطف و کرم وجود مبارک است ولی پاسخ مسئول مرتبط به نامه وظیفه‌اش. نامه مستند به قوانین مصوب است ولی عریضه تابع میل وجود مبارک.

اگر هنوز در ساختار اداری ایران نهادهایی هستند که به جای نامه؛ عریضه دریافت می‌کنند شاید از سویی به دلیل کژمدرنی دولت است که هنوز کاملاً دولت مدرن در معنای تام آن نیست و از سوی دیگر به دلیل ناکارآمدی همین دولتی است که نامه در آشفتگی و پیچ‌وخم هزارتوی آن جوابگو نیست و به‌ناچار شهروندان را وادار به عریضه‌نویسی می‌کند. شاید هم به دلیل آن باشد که هنوز هستند مردمی که وارد مرحله‌ی شهروندی نشده‌اند و همچنان در چارچوب روابط ارباب-رعیتی مانده‌اند و یا شاید هم ناشی از ذهنیت رعیتی باشد که همچنان از وجود مبارک انتظار تدبیر تمام عالم و آدم را می‌طلبند.

آمار رسمی از خاستگاه طبقاتی کسانی که برای پاستورنشینان عریضه می‌نویسند وجود ندارد ولی هر کس که گذرش به پاستور افتاده باشد از مشاهدات عینی خویش خواهد فهمید که اغلب این افراد از پایین‌ترین دهک‌های جامعه هستند، کسانی که به سختی هزینه سفر از دورافتاده‌ترین نقاط کشور به پاستور را فراهم کرده‌اند. کسانی که امکان و شاید سواد نوشتن هم ندارند و به ناچار به کسانی رجوع می‌کنند که عریضه‌ نوشتن درباره‌ی مصائب دیگران کاسبی‌شان است، کسانی که به امید دریافت کمکی از پاستورنشینان آمده‌اند در نهایت مالی هم به کاسبان عریضه‌ها می‌دهند.

برخی از کسانی که مشکلشان از طریق ادارات استانی حل نمی‌شود با توسل به نهادهای چهارگانه‌ی مذکور در پی واپسین روزنه‌های امید می‌گردند. کسی که به این نهادهای چهارگانه مراجعه می‌کند در واقع می‌داند که بعد از این دیگر هیچ راه قانونی پیش رویش وجود ندارد و ناامیدی از اینجا به معنای ناامیدی از کل ساختار و حاکمیت است. آن‌ها با این تلقین و تصور به بیت رهبری، ریاست جمهوری، مجلس و قوه قضاییه متوسل می‌شوند که ناصبان بهتر از منصوبان هستند و هر قدر هم صف ناکارآمد و فاسد باشد اما ستاد پاک‌دست و کارآمد است. آمار رسمی در دست نیست ولی چه بسا میزان درگیری‌های خشونت بار و اقداماتی نظیر خودسوزی در مقابل نهادهای چهارگانه‌ی مذکور بیش از سایر دستگاه‌های دولتی باشد، چراکه فرد مراجعه‌کننده به این نهادها تقریباً از همه‌کس و همه‌جا مستأصل شده و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و تخلیه خشم متراکم و چندبعدی او واپسین کاری است که می‌تواند انجام دهد. خشم متراکم و چندبعدی یعنی انبوهی چندساله از تمام بدآمدها و علل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سازمانی که زیست جهان آدمی را تنگ کرده و فرد را در ریشه‌یابی این عوامل به نهادهای حاکمیتی سطح کلان رسانده است. فردی که در مقابل مهم‌ترین نهادهای حاکمیتی کشور خودسوزی می‌کند یا کفن می‌پوشد یعنی ریشه‌ی تمام مصائب زندگی خود را ساختاری و سیاسی می‌داند، هرچند فردی اعتراض می‌کند ولی فریادش همان خواسته‌ی میلیون‌ها نفر دیگر است که فعلا خشم خود را کنترل کرده‌اند.

فردی را که کفن‌پوش و با سلاح سرد به نهاد ریاست‌جمهوری می‌رود نباید صرفاً با انگیزه‌های شخصی و وضعیت روان‌شناختی فردی‌اش تحلیل کرد؛ بلکه باید به این اندیشید که آیا ساختار سیاسی، اجتماعی و بروکراسی اداری باعث شده که او به چنین حدی از عصبانیت برسد که دست به عملی انتحاری بزند؟ آیا ممکن نیست با تشدید چالش‌ها و بحران‌های پیش روی کشور تعداد این قبیل اتفاقات در پاستور و بهارستان روزبه‌روز بیشتر شود؟

هنوز فاصله زیادی از اعتراضات دی ماه نگذشته است، اعتراضاتی که به تعبیری شورش ناامیدان و بازندگان بود. همان شورشی که شاید بخشی از کنشگران آن هر روز در بهارستان و پاستور عریضه به دست سعی می‌کنند از واپسین کورسوی امید مدد بگیرند. شورش‌های دی‌ماه به‌نوعی تبلور جمعی و شکل جهش‌یافته‌ای از همان اقدام کفن‌پوش 16 بهمن پاستور بود. عریضه به دستانی که هر روز از پاستور و بهارستان بی‌پاسخ راهی می‌شوند چه‌بسا با شتاب و این بار سلاح به دست با صفوف ناامیدانی همراه شوند که شورش‌های فراگیر دی‌ماه را رقم زدند. پاستورنشینان اگر ندای این مراجعین را در همان پاستور شنیده بودند چه‌بسا مجبور نمی‌شدند فریاد جمعی همان‌ها را در 85 شهر کشور بشنوند. از میدان پاستور تا میدان انقلاب راهی نیست، این ناامیدان بازنده تا راهشان از پاستور به‌سوی انقلاب نچرخیده باید شنیدشان. دختر خیابان انقلاب تکثیر شد، شاید کفن‌پوش پاستور هم تکثیر شد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۱۳
ویرگول ،،،

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی