ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

جامعه شناسی شعارهای طنز انقلاب اسلامی

پنجشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۱۷ ب.ظ

[منتشر شده در ماهنامه زمانه]



از جمله نکات مغفول در تحلیل انقلاب اسلامی شعارهای طنزی است که توسط معترضان در راهپیماییها و تجمعات اعتراضی علیه رژیم پهلوی سر داده میشد. در جریان مبارزات انقلابی صدها شعار با مضامین طنز علیه رژیم خودکامهی پهلوی سر داده شد که هنوز تحلیل درخوری دربارهی آنها انجام نشده است. چرا در تظاهرات و اعتراضاتی که کاملا جدی است، جمعیت کثیری همصدا با هم شعارهای طنزآمیز را فریاد میزنند؟ آیا این جمعیت کثیر برای شوخی و تفریح به خیابان میآمدند یا طنز موجود در فریادهای آنها کارکرد دیگری دارد؟ به برخی از این شعارهای طنز دقت کنید:

آب سماور سر رفت، شاه کثیف در رفت.

آب قم شوره، چشم شاه کوره، ما تورو نمیخواییم، مگه زوره.

آش خاله جون سر رفته، ممد دماغ در رفته.

اتل متل توتوله، این شاه چقد فضوله.

اتل متل توتوله، نه سگ میخواییم نه توله.

اتل متل توتوله، یه شاه داریم کوتوله، نه شیر داره نه پستون، فردا میره قبرستون.

ازهاری بیچاره، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره.

ازهاری بیچاره، گوسالهی چهارستاره، بازم بگو نواره.

انقلاب سفید گندش در اومد، رژیم پهلوی عمرش سر اومد.

ای شریف امامی، نه شریفی، نه امامی، تو یک کثافت تمامی.

ای شریف امامی، نه شریفی، نه امامی، بلکه پفیوز تمامی.

این شاه خائن عمرش سر اومد، کوروش بلند شو، گندش در اومد.

بختیار، بختیار، نوکر بیاختیار.

بختیار خودفروش، غلام حلقه به گوش.

بختیار درنده، چرا فرودگاه بنده؟

برادر ارتشی، اسلحتو میفروشی؟ میخوام برم شاهکشی.

بیبیسی، بیبیسی، ای عامل جاسوسی، پنجاه سال دوشیدی، بازم میخوای بدوشی؟

پدر رضا، پسر رضا، سی و پنج میلیون نارضا.

پسر رضا گری، گاو میچرونه، تا میگیم مرگ بر شاه، تیر میپرونه.

پول نفتمونه، یکی دیگه درکن، پول گازمونه رگباری درکن.

پیوند شاه و کارتر، پیوند دزد و قاتل.

سگ زرد، برادر شغاله، ازهاری حکومتش محاله.

سماور جوشید و سر رفت، شاه چاپید و در رفت.

شاه، ازهاری، اویسی، سه تا سگ سیاسی.

شاه رفته مصر، عربی برقصه، سادات بزنه فرح برقصه.

شاه فراری شده، بنزین نبود، سوار گاری شده.

عمو کارتر، بله، نفتو بردی؟ بله، پولشو خوردی؟ بله، آقای خمینی اومده، چی چی آورده؟ آزادی، با صدای چی؟ مرگ بر شاه.

فرح بیشوهر شد، رضا بیپدر شد، ساواک دربدر شد.

فرح میگه، شاه بمیره، کارتر منو بگیره.

کوروش برخیز، گندش در اومد، مشروطه سلطنتی، عمرش سر اومد.

کوروش بیدار شو، گندش در اومد، پهلوی پدرش در اومد.

گر دولت ما منتخب ملت میبود، این ازهاری بدکاره، چنین هار نمیبود.

گلهای زهرا همه پرپر شده، شاه ایران، خر بوده خرتر شده.

ما منتظر چماق به دستیم، تا بر جسدش همه برقصیم.

ما میگیم شاه نمیخواییم، نخستوزیر عوض میشه، ما میگیم خر نمیخواییم پالون خر عوض میشه.

مرگ بر رضا پالونی.

مرگ بر شاه درازگوش.

مرگ بر ملکه مادر، عفریته سگپرست.

مرگ بر ممد دماغ.

ممد سیای نفتی، آماده باش که رفتی.

ممد گری، آهنگری کارته، کارتر نگهدارته.

نالههای مرغ طوفان، عروعر گردیده است، از نفیر توپ و تانکش، گوش کر گردیده است.

نخستوزیر ازهاری، تو خوابی یا بیداری؟، این صدای ملته، علیه این دولته.

نفتو کی برده؟ آمریکا، گازو کی برده؟ شوروی، پولشو کی خورده؟ پهلوی.

نفتی گفته نفت نداریم، مملی رفته نفت بیاره.

ولیعهد پدرسگ، بیبیات رفت با دو سگ.

هوایی شعار میده، شاه که مرد، ناهار میده.

یا ابن الکچل، عجل علی فرارک.

یزید به تخت نشسته، چه سفت و سخت نشسته (پناهی، 1383: 178-70).

ای شاه خائن تو پینهدوزی، کفش آقارو باید بدوزی، اگه ندوزی، از شهر بیرونت میکنیم، تو پوزتو ...ت میکنیم.

ای بختیار شیرهکش تو هم برو مراکش

شاه به ما کتک داد، خمینی به ما پفک داد

پفک نمکی شوره، نخستوزیر کوره

این است شعار بختیار، منقل و وافور بیار

این است شعار ملت، اسهال گرفته دولت

(ترکی از زبان شاه) آز قالیب وقتیمه، ...لار تختیمه [ترجمه: اندکی از عمرم باقی مانده و نزدیک است که به تخت من ... نند].

آقاخمینی میاد از کربلا، با تفنگ طلا، میگه دستا بالا

آقای خمینی سرت سلامت، حکومت پهلوی تخمی در اومد، پیوند شاه و ملت هرگز هرگز، انقلاب سفید توزرد در اومد.

آی دربدر رضاپالونی، آی بیپدر رضاپالونی، آی تخم خر رضاپالونی، آی کرهخر رضاپالونی، ای شرابخوار رضاپالونی، آی بیشرف رضاپالونی، آی سگپدر رضاپالونی، آی کلهخر رضاپالونی، ای سیرابفروش رضاپالونی.

اتل متل توتوله، شاه زاییده سگ توله

اتل متل توتوله، کارتر چقد فضوله؟

اتل متل توتوله، کارتر چقد فضوله؟ فرح زاییده یک توله

اتل متل توتوله، گاو حسن کوتوله، کارتر چقد فضوله، با فرح میلوله.

اتل متل توتوله، یک شاه داریم کوتوله، چهارتا داره سگ توله، اسم زنش فرحه، فرحو دادن به کارتر، کارتر گفت این پیره، اگه بزنم میمیره.

ارباب بختیار جیمی کارتره، امیر تیمسارها ژنرال هایزره

اربابش کارتر بگفتا، شاه غمخوار من است، مملکت مال من است.

ازهاری، ازهاری، شنیدم خیلی هاری

ازهاری، ازهاری، میبندیمت به گاری

ازهاری بیچاره، ای سگ چارستاره، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره، چشمای تو خماره.

ازهاری دیوانه، توله سگ بیخانه، بازم میگی نواره، نوار که پا نداره.

ازهاری گوساله، ازهاری شصت ساله، تیمسار چهارستاره، ازهاری بیچاره پیرسگ گوساله، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره، جمعیت سه میلیون، بازم سیصد هزاره، ازهاری شرف نداره.

ازهاری میبندیمت به گاری، بری پهن بیاری.

ازهاری میبندیمت به گاری، میبریمت بیگاری.

ازهاری میبندیمت به گاری، میگیریم ازت سواری.

استکان طلایی، فرح رفته گدایی

استکان طلایی، شاه رفته گدایی

اسم من عباس، شاه ما رقاص

الا ای شاه بیهمت، بگیرد جان تو ملت، ولی آهسته، آهسته بکن تکیه به ازهاری، به آن جلاد درباری، بگو با گریه و زاری، شوم کشته به صد خواری، چه باشد چاره ازهاری.

الهی، الهی، ولیعهدت بمیره، تا سر و سامان نگیره

الهی، الهی، ولیعهدت جلو چشمت بمیره، فرح از داغ او آتیش بگیره.

الهی برنگردی شاه خونخوار، شدیم راحت زدستت ای سگ هار.

امروز هوا ابریه، مردن شاه حتمیه

امشب هوا بارونیه، کشت شاه قانونیه

انگور خوردیم چائیدیم، زن شاه را پاییدیم

اویسی، سگ پدر سیاسی.

اویسی و ازهاری، دوتا سگ شکاری.

اویسی سگ روسی، ازهاری سگ هاری.

ای بانو، ای بانو بنشین به روی زانو، زاری نکن شهبانو، اگر ممد دماغ بمیره، کارتر تورو میگیره.

ای شاه پینه دوز، کفش خمینی را بدوز

ای کماندو خاک عالم بر سرت، گاز اشک آور به ... مادرت

این است شعار دولت، چوب و چماق و غارت

بچههای دانشگاه، شاه را بردن زایشگاه، توی زایشگاه خوابیده، یک توله سگ زاییده

بختیار حشیشی، حشیش بکش قوی شی

بیل و کلنگ و تیشه، این شاه آدم نمیشه

پسر رضا آلاشتی، رفتی تولهات را گذاشتی

پفک نمکی نمیخواییم، شاه کرمکی نمیخواییم

توپ، تانک، تریلی، حمله به بانک ملی

توپ، تانک، خمپاره، شاه شده ... پاره

توپ، تانک، خمپاره، یه شاه داریم ... پاره

توپ، تانک، گلوله، تو ... شاه میلوله

(ترکی) حسن،حسین ایپکدی، ایران شاهی کؤپکدی. [حسن و حسین (ع) همچون ابریشماند، شاه ایران همچون سگ است].

رضا کچل آلاشتی، عجب تخمی گذاشتی

رضا کچل گفت با آه و ناله، مامان جونم فرق سرم مو نداره، مامان جونش گفت عیبی نداره، روغن بمال ماساژ بده مو در میاره.

شاه به ... خوردن خود راضیه، خمینی گفت اینم سیا بازیه

شاه را بردن طویله، یونجه دادن نمیره

شاه فراری شده، قاطر گاری شده

شاه کمر شکسته، تو توالت نشسته،  داد میزنه بختیار یک آفتابه آب بیار

شاه میگه مریضم، برادر یزیدم، کار شاه تمام شد، کیسه کش حمام شد

(ترکی) شاه کمر بستهدی، ...نه هونگ دستهدی [شاه کمر بسته است، تو ...ش دستة هاون است]

شاه میگه مریضم، فرح میگه به چیزم

شاه کجاست، تو بشکه، چی چی میخوره ... خشکه

شهبانو دستکشت کو، شوهر سرکشت کو

عمو زنجیرباف،  بله، زنجیر شاه را بافتی، بله، گردنش انداختی، بله، خمینی آمده، چی چی آورده، صلح و صفا، با صدای چی، مرگ بر شاه، مرگ بر شاه، مرگ بر شاه

فاش میگویم و از گفته خود دلشادم، بنده کارترم و هرچه کنم آزادام

فرح به من گفت، در گوش من گفت، با تلفن گفت، الهی مملی بمیره، جیمی مرا بگیره

فرح را بردند شیراز، با دایره و تنبک و ساز

فرح رفته به گردش، وعده داده به ارتش

کارتر میگه اوکی اوکی؛ شاه میگه تاکی تاکی

کارتر میگه من فرح را میخوام با نازش، شاه میگه نفت را میدم جهازش

کار شاه تمام است، کیسهکش حمام است

(ترکی) کؤپک اؤغلی بختیار، هر زادون وقتی وار [ای بختیار پدرسگ، هر چیزی وقتی دارد].

ما شیر و موز نمیخواییم، ما شاه دزد نمیخواییم

ماشین مرادبرقی، مرادبرقی، خمینی توشه، خمینی توشه، شاه باید هولش بده، تا روشن شه، روشن شه

مثل سگ شکاری، شاه شده فراری

ممد دماغ نفتی، نفتو گذاشتی رفتی

نان و پنیر و سبزی، شاه چرا میترسی

نون و پنیر و پسته، خمینی پاریس نشسته، شاه چرا میترسی، خمینی کارت نداره، سربه سرت میذاره، تاج تورو برمیداره، روسری سرت میذاره

نخستوزیر ازهاری، تو خوابی یا بیداری، آیا خبر نداری، در شهر گذر نداری؟

نم نم بارون میاد، خمینی تهرون میاد

یک سگ دارم قهوهای، اسمش رضا پهلوی

یک سگ داریم ته باغه، اسمش ممد دماغه

یک ورق حلبی، خیابان پهلوی (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1379: 99-19).

از جمله کارکردهای فریاد زدن شعارهای طنز کاستن از ترسی است که جمعیت معترض از سرکوب حکومت دارد. هر دیکتاتوری برای دوام قدرتش سعی میکند ترس و وحشت را در جامعه فراگیر کند تا کسی جرات ابراز مخالفت را نداشته باشد. ایجاد هراس فراگیر در جامعه ابزار موثری برای خودکامگان است تا از این طریق تداوم رژیم خود را تضمین کنند. در سالهای پیش از انقلاب اسلامی نیز نمایش ابهت و قدرت از جمله روشهایی بود که شاه برای دوام حاکمیتش به کار میبرد. ساواک مهمترین ابزار وی برای این منظور بود، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در عصر خود از قویترین سازمان-های اطلاعاتی- امنیتی جهان محسوب میشد و برخوردهای بیرحمانه و شکنجههای وحشتناکش هراس را در جامعه آنروز ایران فراگیر کرده بود. علاوه بر این سرکوبهای متعدد تظاهرات خیابانی، زندانی کردن و شهادت بسیاری از معترضین چهرهای مخوف و هراسانگیز از رژیم پهلوی ساخته بود. علاقهی وافر شاه به ارتش و تجهیز آن به مدرنترین سلاحهای عصر از دیگر ابزارهای وی برای مانور قدرت بود تا از این طریق ابهتی تبلیغاتی برای رژیماش تدارک ببیند؛ به نحوی که تمام مخالفین داخلی و خارجی حکومتش را دچار واهمه کند.

احیای شکوه امپراطوری ایران باستان و سعی در معرفی سلسله پهلوی به عنوان ادامهی قدرت سلسله-های پادشاهی پیشینِ ایران پیش از اسلام از دیگر ابزارهای محمدرضا شاه برای قدرتنمایی بود. جملهی معروف شاه در سخنرانی جشنهای 2500 سالهی شاهنشاهی یعنی «کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم» نمادی از پیغام وی به مخالفانش بود که دقیقا همین جمله دستاویزی برای ساختن شعارهای طنز علیه شاه شد.

در شرایطی که‌ شاه دستگاههای اطلاعاتی، سرکوب و تبلیغاتی گستردهای برای خود تدارک دیده بود مردم ایران با فریاد زدن شعارهای طنز از سویی ابهت پوشالی این دستگاهها را فرو ریختند و از سویی دیگر هراس جمعی فراگیر موجود در جامعه را به کناری زدند تا با روحیهی بیشتری در تظاهرات شرکت کنند. در روزگاری که محمدرضا پهلوی جز با القابی چون شاهنشاه آریامهر، والاحضرت، اعلی حضرت همایونی و ... مورد خطاب قرار نمیگرفت مردم ایران او را ممد دماغ، ممد نفتی، کوتوله، درازگوش و ... نام نهادند تا تمام ابهت تبلیغاتی و امنیتی شخص اول مملکت فرو ریزد. طنزگویی علیه حاکم نه فقط باعث فرو ریختن ابهت وی میشود بلکه باعث افزایش اعتماد به نفس و افزایش روحیه مردم هم میشود، از فرهنگ ترس موجود در جامعهی بسته میکاهد و فردی را که تا دیروز والاحضرت بود و دستگاه سرکوبش معرف وی بود؛ تبدیل به ممد دماغ میکند و به جای قدرت سرکوب، دماغ نامیزانش معرف وی میشود.

در شعارهای مردم ایران علاوه بر شاه سایر همراهان وی هم آماج شعارهای طنز قرار گرفتهاند، معنای ضمنی طنزپردازی علیه حکام آن است که از نظر جامعه آنها واجد صلاحیت حاکمیت نیستند و فقط لیاقت و کارکردی در حد یک دلقک دارند. مردم با طنزپردازی علیه شاه و چهرههای سرشناس حکومت وی همچون ازهاری، بختیار، شریف امامی و ... آنها را از شاه و نخستوزیر و وزیر تبدیل به شخصیت-هایی مضحک، بیاقتدار و فاقد مشروعیت کردند.

در میان دولتمردان شاه، بیش از همه علیه شاپور بختیار و ارتشبد غلامرضا ازهاری شعار داده شده است، یکی از دلایل پیشی گرفتن تعداد شعارها علیه آنها این است که هردو اینها به نوعی کابینه نظامی بودند و در دوران نخستوزیری آنها روزهای حکومت نظامی و شدت سرکوب به اوج خود رسید، شاه می-پنداشت با نخستوزیری یک فرد نظامی انقلاب متوقف خواهد شد؛ به همین دلیل ارتشبد ازهاری را به نخستوزیری گمارد و ازهاری هم با ابهت و شان یک فرد نظامی برای انقلابیون خط و نشان کشید، ساعات حکومت نظامی را افزایش داد و سرکوب را شدت بخشید تا ترس بیشتری بر دل مردم بیفکند اما سلاح مردم ایران در مقابل ازهاری طنز و تمسخر وی بود، شهرت خشونتورزی او را تعبیر به هاری کردند و با استفاده از مشابهت اسمی ازهاری و هاری شعاری خلاقانه ساختند، درجه ارتشبدی او را گوسالهی چهارستاره نامیدند تا علاوه بر شکستن ابهت وی به خودشان هم روحیه بدهند که حتی از یک فرد نظامی هم نباید ترسید. در مدت کوتاه نخستوزیری شاپور بختیار هم حکومت نظامی در شهرها شدت گرفت، حضور نظامیان در شهرها بیشتر شد و معترضان بیشتر تهدید به سرکوب شدند ولی اینبار هم مردم در مقابل جو رعبانگیزی که بختیار سعی در ایجاد آن داشت از سلاح طنز استفاده کردند و این ترس جمعی را از بین بردند.

مردم ایران خلاقیت شگفتانگیزی در سوژه کردن جملههای کلیدی دولتمردان دارند و به همین دلیل جملهی شاه «کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم»، جمله ازهاری که صدای معترضان را نوار نامید و یا جمله بختیار که خود را مرغ طوفان خواند به سرعت تبدیل به مضحکهای جمعی شد و یک رسوایی تمام عیار برای گویندگان آنها و یک منبع روحیهبخش برای مردم بود.

در جوامعی که انتقاد آزاد و علنی از حاکمان امکانپذیر نیست مردم به سمت طنز میروند و از این طریق مخالفت خود با قدرت حاکم را بیان میکنند. هرگاه در جامعهای طنز علیه دولتمردان رایج شد باید آنرا جدی گرفت و دانست که این طنزها بیدلیل و بیتاثیر نیست. سوژه طنز شدن هر دولتمردی از اعتماد به نفساش میکاهد و بر اعتماد به نفس مردم میافزاید، وجهه و شخصیتاش را تخریب میکند و در برهههای حساس قدرت تصمیمگیری صحیح و تاثیرگذاری را از وی میگیرد، امری که به خوبی در انقلاب اسلامی رخ داد و رژیمی پرمدعا سقوط کرد.

 

منابع                              

پناهی، محمدحسین. (1383) جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی. (1379) فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی