ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۳ مطلب در آبان ۱۳۸۷ ثبت شده است

دریکی از سفرهایم از دانشگاه به خانه سوار اتوبوسی شدم که راننده کرایه ای بیش از نرخ معمول طلب کرد، اعتراض کردم که چرا زیاد میگیرد، پاسخ داد که تایک ماه پیش لاستیک را 60 هزار تومان میخریده و حالا شده 100 هزار تومان و بالاخره باید جبران کند. جواب دادم منم کتاب دویست صفحه ای را میخریدم دوهزارتومان  ولی حالا میخرم چهار هزارتومان، فرقی نمیکند کالای موردنیاز هردوی ما گران شده و من هم شرایط مشابه تو را دارم، چرا انتقام گرانی لاستیک را ازمن میگیری؟! مگرمن لاستیک را گران کرده ام، من هم یکی مثل تو. راننده نگاهی به دوروبرش انداخت و سرش را به گوشم نزدیک کرد و آهسته گفت: « میدونی مشکل هردو ما از کجاست؟ شاه توی مدارس پسته و موز به دانش آموزا میداد بعد همین دانش آموزای پسته و موز خورده قودوردولار و انقلاب کردن!!!» [ هرچه فکرکردم معادل مناسبی برای فعل ترکی قودورماخ نیافتم، قودوردولار یعنی ازجا دررفتن، دیوانه وارشدن، مثل اینکه کسی x ترکونده باشه!، بهم پریدن، سرخوشی غیرعادی، تخلیه انرژی هیجانی پس از خوردن].

از نحوه بیان و استدلال راننده به شدت خنده ام گرفت ولی مرد که کاملا جدی بنظر میرسید نگاه غضبناکی به من انداخت و از خیر گرفتن پول بیشتر گذشت و رفت سراغ مسافران دیگر. طبق عادت همیشگی ام که در اتوبوس بانگاه به مناظر به شدت غرق فکر و خیال میشوم فرصت مناسبی شد تا خوب درباره استدلال راننده فکرکنم پس از مدتی به هوش و ذکاوت مرد در دلم احسنت گفتم چراکه نه تنها یکی از نظریات علمی علوم سیاسی و جامعه شناسی انقلاب را بخوبی بومی سازی کرده است! بلکه علاوه برآن یک کار پژوهشی مهم تطبیقی-تاریخی را بدون صرف ذره ای هزینه ی تحقیقاتی انجام داده بود!

جمله آن راننده بیانی عامیانه از نظریه آلکسی دوتوکویل بود ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۸۷ ، ۲۲:۲۳
ویرگول ،،،

[دانشجوی کارشناسی که بودم استاد درس جامعه‌شناسی توسعه دکتر محمد فاضلی در انتهای این واحد درسی تکلیف کرد متنی درباره‌ی نگرش‌مان به توسعه ایران بنویسیم، حاصلش شد این].


توسعه ایران آرزویی است که سال‌هاست ایرانیان در سر می‌پرورانند، همزمان با ایران کشورهای دیگری هم قدم در راه توسعه‌یافتگی نهاده‌اند، بسیاری از این کشورها اکنون وضعیت مطلوب‌تری نسبت به ایران دارند و مدام فاصله خود را با ایران بیشتر می‌کنند، سوال مهم این است که چرا کشورهایی که همزمان با ما و حتی پس از ما اندیشه توسعه را برای کشورشان مطرح کردند و برنامه‌هایی را پیش‌بینی کردند موفق بوده‌اند ولی ما توفیق چندانی نیافته ایم؟

اگر تبیین های نظریه وابستگی را مبنای پاسخ به این پرسش قرار دهیم به راحتی می توان گفت کشورهای مرکز و استعمار آنان مانع بود، شرایط ویژه منطقه ای ایران و منابع طبیعی غنی، جاذبه های فراوان برای کسانی که در صدد تصاحب آنها بودند داشت، ثروت و سرمایه های ایران غارت می شد و ایران هرچه داشت به بیرون منتقل می شد، مسئله توسعه در ایران را اینگونه دیدن و محوریت را به غربی ها نسبت دادن شاید تا چند دهه پیش معقول به نظر می رسید و با اطمینان می شد به وابستگی شدید به قدرت های نظام جهانی سخن گفت ولی اکنون دیگر نمی توان این نظریه را به کار بست، هرچند این را هم نمی توان انکار کرد که شرایط ویژه نوظهور جهانی روز به روز توسعه یافتگی را برای کشورهای توسعه نیافته نظیر ایران سخت تر و پیچیده تر می کند و نقش بازارها و سازمانهای بین المللی و شرکتهای چند ملیتی در اقتصادهای داخلی کشورها افزایش پیدا می کند، پس از انقلاب 57 می توان گفت که از نفوذ کشورهای مرکز در ایران کاسته شد و دیگر نمی شود توسعه نیافتگی ایران را با نظریه وابستگی توضیح داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۸۷ ، ۱۹:۴۶
ویرگول ،،،

[منتشر شده در هفته نامه آوای اردبیل]


گذران عمر در دیاری غیر ترک نشین فرصتی است تا رودررو و مستقیماً نظرات و برخوردهای سایر اقوام را در خصوص فرهنگ و قوم خود تجربه کرد؛ تجربه ای که همراه با تأملات و نکته های بسیاری است.

 در این یادداشت سعی شده است تا دیدگاهی نسبیت انگارانه در قبال تفاوت های فرهنگی ارائه شود هرچند که در تعامل با افراد این امر به سختی صورت می گرفت، موضوع تعاملات بین قومی و حتی بین فرهنگی از تصور اولیه بسیار پیچیده تر بود، جهت گیری مردم در مورد تفاوت های فرهنگی و به طور خاص قومی مهمتر و برجسته تر از آن چیزی بود که معرفی و یا شاید تبلیغ می شود(حداقل درجامعه ای که طرف تعامل بودند)، اقشار و طبقه های مختلفی طرف تعامل بودند؛ جماعتی که اکثرا نام ترک را بکار می برند و کمتر آذری خطاب میکنند، همین امر موجب شد که سوالی مطرح شود که آیا آگاهانه بین جنبه های نژادی ترک و آذری تفاوت قایل بودند یا از روی عادت ترک را بکار می برند؟ دیگران زمینه های فکری و اعتقادی نسبتا مشابهی در مورد ترک های ایران داشتند و با تفاوت هایی اندک تقریبا آنها را با صفات و ویژگی های مشخصی از سایر اقوام متمایز می کردند، هدف از این مطلب قضاوت یا مقایسه قوم ترک با دیگر اقوام نیست آنچه که از این جملات هدف است سخنی است که از بسیاری چه به جد و چه به طنز بارها شنیده ایم و معمولا هم بر آن تاکید داشتند؛ این جمله که: «در ایران قدرت دست ترک هاست».

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۸۷ ، ۱۷:۳۵
ویرگول ،،،