ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

تفوق ترکی، باوری ایرانی

جمعه, ۳ آبان ۱۳۸۷، ۰۵:۳۵ ب.ظ

[منتشر شده در هفته نامه آوای اردبیل]


گذران عمر در دیاری غیر ترک نشین فرصتی است تا رودررو و مستقیماً نظرات و برخوردهای سایر اقوام را در خصوص فرهنگ و قوم خود تجربه کرد؛ تجربه ای که همراه با تأملات و نکته های بسیاری است.

 در این یادداشت سعی شده است تا دیدگاهی نسبیت انگارانه در قبال تفاوت های فرهنگی ارائه شود هرچند که در تعامل با افراد این امر به سختی صورت می گرفت، موضوع تعاملات بین قومی و حتی بین فرهنگی از تصور اولیه بسیار پیچیده تر بود، جهت گیری مردم در مورد تفاوت های فرهنگی و به طور خاص قومی مهمتر و برجسته تر از آن چیزی بود که معرفی و یا شاید تبلیغ می شود(حداقل درجامعه ای که طرف تعامل بودند)، اقشار و طبقه های مختلفی طرف تعامل بودند؛ جماعتی که اکثرا نام ترک را بکار می برند و کمتر آذری خطاب میکنند، همین امر موجب شد که سوالی مطرح شود که آیا آگاهانه بین جنبه های نژادی ترک و آذری تفاوت قایل بودند یا از روی عادت ترک را بکار می برند؟ دیگران زمینه های فکری و اعتقادی نسبتا مشابهی در مورد ترک های ایران داشتند و با تفاوت هایی اندک تقریبا آنها را با صفات و ویژگی های مشخصی از سایر اقوام متمایز می کردند، هدف از این مطلب قضاوت یا مقایسه قوم ترک با دیگر اقوام نیست آنچه که از این جملات هدف است سخنی است که از بسیاری چه به جد و چه به طنز بارها شنیده ایم و معمولا هم بر آن تاکید داشتند؛ این جمله که: «در ایران قدرت دست ترک هاست».

 

ادبیات

با اندکی دقت می توان برای این باور ریشه دیرینی یافت، در ادبیات فارسی ایران ترک نمودهای گوناگونی داشته، در ادبیات حماسی که شاخصه ی آن شاهنامه فردوسی است، ایران زمین مدام در حال دفاع از خاک خود در مقابل تجاوز توران زمین است، فردوسی تورانیان را ترک معرفی می کند، تورانیان ترک از قدرتی تمام برخوردارند ، قدرتی که فقط توان اهورایی رستم دستان می تواند آنرا دفع کند ، پادشاه معاصر فردوسی سلطان محمود ترک بود ؛ فردوسی در ابیات زیادی او را هم مدح گفته و هم هجو. قدرت ترکی در اشعار فردوسی آشکارا نمایان است بیان فردوسی از قدرت ترک ها همراه با  ذم آنست و در مجموع روی چندان خوشی بدان ها نشان نداده است.

در ادبیات عاشقانه «ترک» یک نماد است، نمادِ معشوقِ بی وفا. معشوق برای عاشق همیشه نماد قدرت برتر و دست نیافتنی بوده ، معشوق، ترکی است مقتدر و در عین حال بی اعتنا به عاشقانِ زارِ خود. این مشابهت تصادفی و صرفاً یک شباهت لغوی و اسمی نیست.

به تنگ چشمی آن ترک لشگری نازم /  که حمله برمن درویش یک قبا آورد

آن هنگام که عاشق سرانجام از بی توجهی و بی اعتنایی معشوق خسته می شود دل از او می کَند و لب اینبار به شکایت می گشاید و معشوق را که پیش از این چون سرو و ماه بود «ترک» لقب می دهد:

برو ای «ترک» که تُرکِ تو ستمگر کردم / حیف از آن عمر که در پی تو من سر کردم

«ترک» در ادبیات فارسی ایران نماد پرکاربردی است برای قدرتمند.

 

تاریخ

تاریخ، تبار غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، صفویان و حتی مغولان و تیموریان و بسیاری دیگر از سلسله های دیگر حاکم بر ایران را ترک می داند، به جز چند سلسله اکثر خاندان های حاکم بر ایران بعد از اسلام  از ترک ها بوده اند ؛ قدرت ترکی معاصر با اوج ادبیات پارسی بوده و بخش عمده ای از ادبیات فارسی ایران را هم که قصایدی تشکیل می دهد در مدح پادشاهان ترک.

وقتی این زمینه در تاریخ و ادبیات ایران را با وضعیت امروزی جامعه تطبیق دهیم بهتر می توان دلیل باور فعلی را دریافت ، هنوز که هنوز است دیوان سعدی ، حافظ و شاهنامه جزو پرفروشترین و پرخواننده ترین کتاب ها هستند؛ ایرانی ها شعر و ادبیات را همچنان به بسیاری از کتب علمی، سیاسی، اجتماعی و انتقادی ترجیح می دهند و دوست دارند احساس کنند تا ادراک.

هجویات حافظ خطاب به حاکم عصرش (محتسب) در بیانیه ها ، مجادلات سیاسی ، تبلیغات انتخاباتی و انتقاد از دولت مکرر به کار می رود؛ اشعار حافظ هنوز هم تسکین دهنده ی دل هایِ عاشقِ پیران و جوانان ایرانی است، بسیاری پس از ناکامی و جفاهای روزگار مثنوی مولانا را پناهگاه خود می یابند و... .

ادبیات فارسی و تاریخ ایران اشاره شد که آکنده از تفوق ترکی است،  آیا با این عمق نفوذ ادبیات فارسی در جامعه ی فعلی ایران و سالیان دراز پادشاهی ترکان بر ایران امکانش نیست که مردم قدرت گذشته را به امروز نیز تعمیم دهند؟

 

جک ها

جامعه شناسان در توضیح چرایی رواج جک ها معتقدند که مردم در خصوص مقولاتی جک می سازند که برایشان مهم است و در جامعه نفوذی موثر داشته باشند. مسائلی که هیچ اهمیتی ندارند جک هم ندارند؛ جک برای وضعیت تسلط گونه ی آن موضوع در جامعه ساخته می شود, وقتی حادثه ای مهم مطرح می شود بلافاصله جک های آن هم به گوش می رسد و وقتی آن موضوع از اهمیت افتاد جک های آن هم از دهن می افتد ولی اگر امری همچنان برای مردم مهم باشد و مردم تاثیر آن را در زندگی و حیات روزمره اشان احساس کنند جک های آنرا برای یکدیگر تعریف می کنند؛ جک در این صورت لباس دلخواه مردم  است که بر تن مشغولیت خود می پوشانند تا بتوانند آنرا در جامعه عیان کنند و به نمایش بگذارند, موضوع ساختن جک برای ترک ها هم شامل این قضیه می شود:

« ترک قدرتمند است» ؛ «قدرتمند جک دارد»  پس« ترک جک دارد» ؛ یک قضیه منطقی ساده.  

 

اعتراض به کاریکاتور

اما این باور که سایر اقوام ، ترک ها را در ایران صاحبان اصلی قدرت می دانند وقتی جالب تر شد که آنها اعتراضات اخیر ترک ها را واکنشی از موضع قدرت و فرادستی تحلیل می کردند نه ضعف و فرودستی. در حالیکه برخی قومیت ها در ایران از جایگاه نابرابر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رنج می برند و عمده نارضایتی های آنها معطوف به این چارچوب هاست برخلاف آنها ترک ها از موضعی مسلط علیه یک کاریکاتور و توهین به زبان خود و نه اوضاع معیشتی و رفاهی اعتراض می کنند. 

اعتراضات اخیر ترکها برای دولتمردان کاملاً مشروع و بحق بود،و تا حدودی خود دولتمردان در القا این امر که توهینی صورت گرفته و اطلاع رسانی آن به مردم نقشی تاثیر گذار ایفا کردند، خود بلافاصله در خیابان ها تظاهرات رسمی و قانونی برپا کردند و شعار دفاع از ترک سر دادند. اگر چنین اعتراضاتی از سوی قومی غیرترک صورت می گرفت با سرکوب به مراتب شدیدتری از طرف حاکمیت مواجه می شد و مجازات های بیشتری برای مردم معترض داشت. « پان ترکیسم هیچگاه به اندازه ی پان کردیسم برای جمهوری اسلامی مسئله ساز نبوده است اما چرا باید اعتراضات خیابانی ترک ها مهمتر از درگیری ها و نبردهای مسلحانه کردها جلوه گر باشد؟

اعتراض ترک ها نه نوعی مقاومت در برابر سلطه ی فارس ها بلکه بر اساس نوعی تفوق و برتری ترکی بود. این اعتراضات نمایش فرودستی بود، منظور از نمایش فرودستی این است که گروه های فرادست بنا به ملاحظاتی در موقعیت فرودستی  جای می گیرند تا از پی آن جایگاه و موقعیت خود را تثبیت گردانند؛ بر این اساس می توان گفت که ترک ها هیچگاه از موقعیت واقعی فرودستی در ایران برخوردار نبوده اند ، جدای از آنکه در دوره ای قدرت سیاسی را به طور مستقیم در دست داشته اند در بسیاری از اوقات نیز اقتدار خود را حفظ کرده اند. این اعتراض نوعی خوانش قومی بوده است که درصدد است تا موقعیت ترک ها را در جامعه تحکیم نماید و موقعیت فرادست گونه ی آنها را پنهان سازد.

نفس این اعتراضات نشانه ای است دال بر فرادستی ترک ها و نمایشی که در آن به فرودستی تظاهر می ورزند».[1]

* * *

سخنان فوق مجموعه ی نظرات سایر اقوام در خصوص ترک ها و تحلیل آنها از اعتراضات اخیر بود. نکاتی که گفته شد ممکن است برای ترک ها غیرواقعی و عجیب بنظر رسد و همراه با احساسات ناخوشایندی باشد، بسیاری نظراتی چنین را تلاش برای فریفتن ترک ها قلمداد می کنند و معتقدند که فارس ها با ترویج عقایدی اینگونه سعی دارند تا ترک ها را در مقابل کرد، بلوچ،عرب، لر و ... قرار دهند و کینه ای بین ترک ها و سایر قومیت ها ایجاد کنند؛ وجود نابرابری در اقوام را با سلطه ترک ها و تبعیض از جانب آنها توجیه کنند، ممکن است بسیاری از خوانندگان ترک ، فارس ها را قوم مسلط در ایران بدانند و باور عمومی در میان سایر اقوام در خصوص اقتدار ترک ها را نقشه و حیله ای از جانب فارس ها به حساب آورند ؛ اما نکته ای که هست و دوباره برآن تاکید میکنم اینکه این یادداشت قصد ندارد تا اثبات کند که ترک ها در موضع قدرتند یا فارس ها یا هر قوم دیگر.

هدف از این نوشتار صرفاً تلاشی است برای بیان این نکته که باور معمولی در میان سایر اقوام وجود دارد مبنی بر تفوق ترک ها در ایران. باور تفوق ترک ها خوب یا بد، درست یا غلط، آگاهانه یا ناآگاهانه، به سود ترک یا ضررش، با رضایت یا شکایت سایر اقوام، به عمد یا سهو صرف نظر از هر حالتی در جامعه رایج است.

امکان دارد فرضیه ای که این نوشتار مطرح کرده و از آن دفاع می کند برای مخاطب سنگین و ناشی از توهمات نویسنده به نظر رسد، بیان این فرضیه ناشی از اعتقاد به قابل تردید بودن و در عین حال قابل تامل بودن بسیاری از باورهای معمول دارد، بدیهی ترین باورها هم نیاز به بازبینی و مرور دارند و نادیده گرفتن آنها چاره ساز نخواهد بود.

مطالعه ی جامعه شناختی متضمن به دست آوردن آگاهی درباره خودمان، جوامعی که در آن زندگی می کنیم و جوامع دیگری است که از نظر زمان و فضا با جامعه ما متفاوت هستند. نتایج مطالعات جامعه شناختی باورهای معمول ما را درباره ی خودمان ودیگران هم متزلزل می کند و هم غنی تر می سازد. ( آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ص 37 )

گاهی اساس تصور مردم از خودشان بر درکی استوار است که دیگران از آنها دارند. به عبارت دیگر تلقی ما از جایگاه، ارزشمندی و قدرت خود بستگی به ارزیابی ما از تصور دیگران نسبت به خودمان دارد.

باوری پیرامون ترک ها خواسته یا ناخواسته در نظر سایر اقوام وجود دارد و حال این ترک ها هستند که باید احساس «خود» را به معنای درکی که فرد از هویت خود دارد با نگاهی به دیگری شکل دهند.



[1]  به نقل از وبلاگ دکتر عباس کاظمی                  kazemia.persianblog.com     

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی