ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۴ مطلب با موضوع «عشق» ثبت شده است

او رفته است و آنچه بیش از هر چیزی نیاز داریم بدانیم این است که «چرا؟»

چه بسا هیچگاه واقعا دقیق نفهمیم که چرا دیگری ترکمان کرده است. هر چقدر هم فردی را خوب بشناسیم، در نهایت همه جنبه‌های وجودش برایمان واضح و روشن نخواهد بود. آنچه دیگری می‌گوید شاید صرفا بخشی از آن چیزی باشد که در ذهنش جریان دارد. انگیزه‌های عمیق‌تری که در پس حرف‌ها و رفتارها است برایمان مبهم و تیره باقی می‌مانند و چه بسا حتی برای خودِ او هم اینگونه باشد. یکی از مهارت‌های تاثیرگذار که به ندرت به کار گرفته می‌شود این است که از درون بپذیریم همیشه هم نخواهیم توانست درونیاتِ دیگری را بفهمیم.

در قلمرو روابط، دست‌کم نیمی از افراد مسائل روان‌شناختیِ واکاوی نشده و فراوانی را وارد رابطه‌ها می‌کنند و حتی تحت تاثیر آنها عاشق می‌شوند؛ مسائلی که باعث می‌شود به قدر کافی پیش‌بینی‌پذیر نباشند و به رابطه‌ی خود تعلق صحیح نداشته باشند. اغلب، عشقی که ظاهرا در جستجویش هستند دقیقا همان عشقی است که در بلندمدت نمی‌توانند پذیرای آن باشند، زیرا حس می‌کنند برایشان ناآشنا است. نزاعی وجود دارد بین آنچه در حرف‌هایشان در مورد شریکِ زندگی مطلوبشان می‌گویند و چیزی که در واقع به لحاظ روان‌شناختی قادر به پذیرش آن هستند؛ نزاعی که در نهایت ما هستیم که بی‌خبر از همه جا قربانی‌اش می‌شویم. او در حال بازتولید نسخه‌هایی قدیمی، دردآور و محکوم به شکست بوده است، بی‌آنکه نه ما و نه خودش متوجه این نکته باشد. واقعیت این است که درگیر ماجراهای عشقیِ شخصی و ویرانگرِ کسی دیگر شده‌ایم، که سرآغازهایش به سال‌ها پیش از آشنایی با ما برمی‌گردد. درست است که در واقع نتوانست بر عشقش نسبت به ما وفادار بماند، اما شاید هم، در این مرحله از تکامل عاطفی‌اش و با توجه به بارهایی که گذشته‌ی کاوش‌ ناشده‌اش بر دوش وی گذاشته بود،‌ اساسا قادر نبوده کسی را دوست بدارد.

رنج و سختی ناشی از دلشکستگی صرفا وابسته به این واقعیت اساسی نیست که ترکمان کرده‌اند، بلکه همچنین ارتباط وثیقی دارد با اینکه چگونه ترکمان کرده‌اند. وقتی به شکل بدی ترکمان کرده باشند شدت دردمان بسیار بیشتر خواهد بود. برخی چیزها هستند که قطعا باعث می‌شوند یک جدایی دردناک‌تر و رنج‌آورتر از حد طبیعی‌اش باشد: خیانت، دروغ‌گویی، پرخاشگری، حق به جانب بودن، تنفر، کینه‌جویی و ...

کتاب دلشسکتگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۵۹
ویرگول ،،،

عشق به همان میزان که حس و لذتی بی‌مانند به همراه دارد در عین حال می‌تواند فلاکتی عظیم را سبب شود. کمتر عذابی می‌تواند به پای عذابی که رابطه‌ها علت آن هستند برسد. انسان باید برای درک مصیبت‌هایی که دچارشان می‌شود تلاش کند. این درک باعث می‌شود احساس نکنیم فقط ما هستیم که دچار مصیبت شده‌ایم، در نهایت خواهیم پذیرفت که بعضی مصیبت‌ها جز طبیعی‌ترین اتفاقات عالم هستند. هدف این کتاب پرورش نوعی مهارت هیجانی در خوانندگان است که نامش را می‌توان «واقع‌بینی در عشق» گذاشت، یعنی درک اینکه چه توقعات معقولی می‌توان از عشق و عاشقی داشت و نیز اینکه چرا اغلب اوقات، بی آنکه به بدشانسی یا مشکلات شخصی‌مان ربطی داشته باشد، از عشق و عاشقی خیری نمی‌بینیم.

جامعه معمولا در مورد بسیاری از مشکلات مربوط به عشق و عاشقی بی‌پرده صحبت نمی‌کند و این باعث می‌شود مصائب عشق را طبیعی ندانیم و اغلب فکر می‌کنیم فقط خودمان دچار چنین مکافات‌هایی می‌شویم. وقتی در رابطه‌مان به مشکل بر می‌خوریم فکر می‌کنیم علت این است که طرف‌مان آدم ابلهی است. نتیجه‌گیری معقول‌تر اما آن است که بدانیم قرارمان با یارمان و مسیری که قصد پیمودن آنرا داریم از نوعی است که کمتر کسی در آن موفق می‌شود. ممکن است تصمیم بگیریم از رابطه بیرون بیاییم و به جای تعدیل تصوراتمان درباره عشق و رابطه؛ سراغ آدم جدیدی برویم. به جای مقصر دانستن طرف مقابل باید انگشت اتهام را به سوی عشق نشانه گرفت. عشق به دلیل ماهیت ساختاری آن پدیده‌ای چالش‌برانگیز است و بهتر است به این باور برسیم که پای هیچ دلیل شخصی و منحصر به فردی در میان نیست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۸
ویرگول ،،،

کتاب دیگری از مجموعه کتاب‌های مدرسه زندگی با حرفای غیرمتعارف که هدفش این نیست کلا از شر دعوا خلاص شویم، بلکه تلاش می‌کند راهی برای دعواهای ثمربخش معرفی کند. باید یاد بگیریم خوب دعوا کنیم، نه اینکه اصلا دعوا نکنیم. هرچند واکاوی بیست نوع از دعواهای مرسوم زن و شوهری است ولی در روابط دوستانه هم برخی از این دعواها رخ می‌دهد. این کتاب برای هر آنکس که می‌خواهد خوب دعوا کند مفید است.

مهم‌ترین ایده برای دعواهای سازنده این است که به خودمان یادآوری کنیم همه‌ی ما به حکم طبیعت عمیقا ناقص و ناکامل و گاهی اوقات کاملا دیوانه‌ایم. دشمنِ دعواهای سازنده حس حق به جانب بودن است. اگر روابط با مفروض داشتن این حقیقت پیش بروند که هردو طرف احمق، متزلزل، از بسیاری جهات پرعیب و همیشه نیازمند بخشش‌اند، ثمرات عظیمی به بار خواهد آمد. آنچه ما را تبدیل به هیولا می‌کند، اعتقاد ضمنیِ ما به کمال و بی‌نقصی‌مان است.

اینکه به طور مشخص بابت چه چیزی دچار اختلاف شدید و آزارنده‌ایم ویژه‌ی خودمان است، اما اینکه در زندگی ما چنین اختلافاتی هست، سرنوشت مشترک همه‌ی زوج‌ها است. باید در عین حس اندوه، به تراژدی حیات بشر بخندیم.

دعواهای زن و شوهری

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۴:۵۷
ویرگول ،،،

دوستی کتاب جدید امیر نیک‌پی؛ جامعه‌شناسی دینداری را هدیه کرده بود، به تورق آن بودم که سایر کتاب‌های نیک‌پی را هم در مجازستان جستم، بین تمام کتاب‌های تالیفی و ترجمه‌ای امیر نیک‌پی کتاب «دفتر عاشق و معشوق» نوشته ریمون لول، ترجمه او و ژوستین لاندو عنوانی ناهمخوان با علایق پژوهشی و تحصیلات نیک‌پی داشت. اسم یک زن فرانسوی هم به عنوان مترجم فارسی کتاب کنجکاوی را بیشتر کرد: استاد زبان‌ها و تمدن‌های خاور نزدیک در دانشگاه هاروارد، پژوهشگر ادبیات فارسی و برنده جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۴. امیر نیک‌پی هم که کارشناسی تا دکترای جامعه‌شناسی را در مدرسه عالی علوم اجتماعی پاریس خوانده و اینک استاد دانشگاه شهید بهشتی است چرا به ترجمه چنین کتابی ناهمخوان با رشته تحصیلی‌اش با ژوستین لاندو فرانسوی پرداخته؟ پاسخ این سوال را خودشان در مقدمه کتاب داده بودند:

«داستان دوستی ما این ترجمه را آفرید؛ دوستی‌ای که با پرواز و سفر همزاد است؛ زیرا در دهه‌ی هفتاد شمسی از پاریس آغاز شد، در تهران ادامه یافت و در رفت و برگشت میان این دو شهر عمیق‌تر شد. تو این سو، من آن سو؛ تو آن سو، من این سو. از خلال پیام‌های کوتاه و وسایل ارتباطی جدید و گاهی هم تلفن، میان واژگان دوستی، واژگان دیگری نیز بر زبان می‌آوردیم: واژگان بزرگان اندیشه و ادب. کتاب‌هایی نیز به هم هدیه می‌دادیم. دیدگاه‌هایمان را نیز گاهی در میان می‌گذاشتیم تا فال را به نام این دفتر ریمون لول زدند: دفتر عاشق و معشوق. در پاریس کشفش کردیم، در تهران خواندیم و به فارسی برگرداندیم و سپس در سفرهایمان دست نوازش بر واژگان کشیدیم. در لحظات تنهایی که پیدا می‌کردیم، لفظ و معنای دیگری در روابطمان پدیدار شد. خواستیم این دفتر کوچک که امین راز دوستی‌مان شد، به زبان فارسی هم وجود داشته باشد. واژگان این دفتر واژگان سفر و پرواز هستند، آنها را برگرفتیم و بازخوانی کردیم و ترجمه به عنوان سرانجام یک مسیر، خود را به ما تحمیل کرد».

دفتر عاشق و معشوق

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۴:۵۲
ویرگول ،،،