ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوست» ثبت شده است

کتاب آگاهانه دوست داشتن را باید ردیه‌ای بر عشقِ رمانتیک و توصیه برای بازگشت به رویکرد کلاسیک به عشق نام نهاد. رویکرد رمانتیک به عشق در عمل فاجعه‌بار بوده و برای نجات عشق باید آنرا از رمانتیسم زدود. نگاه رمانتیک به عشق توقعات نادرست و ناشدنی در ما ایجاد کرده که باعث نارضایتی از روابطی که داریم و شکست در آنها شده است. رمانتیسم تصویری خیرخواهانه و آرمانی اما غیرقابل تحقق و تحریف‌شده از رفتار صحیح در رابطه ترسیم می‌کند.

اینکه در عشق رمانتیک گفته شود دیگری را باید همان‌طور که هست پذیرفت، حرف درستی نیست. چطور ممکن است کسی ما را خوب بشناسد و نخواهد بعضی خصوصیات ما تغییر کند؟ آیا ما خودمان در پی تغییر و بهبود زندگی خود نیستیم؟ پس چرا باید دیگری را به خاطر میل به تغییر دادنی سرزنش کنیم که خود برای خود می‌پسندیم؟ یونانی‌ها معتقد بودند از آنجا که ما انسان‌ها ناقصیم، برای تقویت عشق باید یاد بدهیم و یاد بگیریم، دو طرف باید رابطه را بستری برای تعیلم و تعلم بدانند. وقتی دو نفری که یکدیگر را دوست دارند به هم مطالب ناخوشایندی را گوشزد می‌کنند، معنایش این نیست که شریکشان نفهم و نادان است، در واقع به عشق‌شان خدمت می‌کنند: می‌کوشند شریک خود را دوست‌داشتنی‌تر کنند.

ما نباید به هر درخواست و نکته‌ای که برای اصلاح و تغییر از جانب شریک‌مان مطرح می‌شود واکنش تند نشان دهیم و آنرا نوعی تحکم و دستور تلقی کنیم، نباید فکر کنیم هر نصیحتی حمله به کل شخصیت و زندگی ما است و طرف مقابل می‌خواهد ما را تحقیر کرده و بر ما مسلط شود. در عوض باید حقیقت موضوع را دریابیم: هر نصیحتی، هر قدر هم ناشیانه، نشانه‌ای است از اینکه شریک زندگی‌مان دارد آزار می‌بیند، هرچند هنوز واضح و روشن آزردگی‌اش را ابراز نکرده باشد. دوستمان بیشتر از شریک زندگیمان کارهای ما را تایید می‌کند و کمتر ما را نصیحت می‌کند؛ نه به این دلیل که دوست آدم بهتر و فهمیده‌تری است؛ بلکه به این دلیل که اهمیت چندانی برای ما قائل نیست. هر قدر برای فردی مهم‌تر باشیم نقدهای او هم علیه ما بیشتر می‌شود. نقد بیشتر نشانه توجه بیشتر و درخواست اصلاح بیشتر نشانه تلاش برای بهبود، ارتقا و حفظ پیوند است.

ما در رابطه عاشقانه هرگز نباید از نصیحت و توصیه اجتناب کنیم. اشتباه است که اگر درس و نکته‌ای را به ما گوشزد کردند، حال هرچه قدر هم ناشیانه، آن را پس بزنیم. عشق باید تلاشی پرورش‌دهنده برای رشد و اصلاح همه‌جانبه دو طرف رابطه باشد.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۵
ویرگول ،،،

دوباتن یکی از ویژگی‌های رفیق را این دانسته که آن قدر مهربان است که در مقایسه با اکثر مردم، بخش بیشتری از وجود ما را بهنجار می‌داند. ما به هنگام گفتگو با دیگران بسیاری از نظرات و کارهای خود را به دلایلی مثل زننده بودن، مایوسانه بودن، احمقانه بودن، جنسی بودن، تابو بودن یا احساساتی بودن مخفی می‌کنیم ولی مواردی اینچنینی را با رفیق خود مطرح می‌کنیم. هر قدر در مقابل دیگران مجبور به خودسانسوری هستیم ولی در مقابل رفیق ابایی از بیان خود واقعی‌مان نداریم. ما رفیقان خود را نه فقط به دلیل مهربان و سرگرم‌کننده بودنشان بلکه شاید مهم‌تر از آن، به دلیل اینکه خود واقعی ما را می‌فهمند انتخاب می‌کنیم. چنین رفیقی نقش مهمی در زندگی ما خواهد داشت ولی اگر به هر دلیلی چنین رفیقی را از دست دادیم آنگاه چه باید کنیم؟

دوباتن تجربه‌ی میشل مونتنی فیلسوف فرانسوی را نقل می‌کند که چنین شرایطی را تجربه کرد، مونتنی رفیق فیلسوفی داشت به نام لابوئسی که بر اثر بیماری درگذشت. فقط لابوئسی بود که تصویر واقعی مونتنی را می‌شناخت، در حالی که مونتنی بخش عمده‌ای از وجود خودش را از مردم پنهان می‌کرد اما در نزد لابوئسی خودش بود.

مونتنی بعد از مرگ لابوئسی دیگر هرگز در دوستی‌هایش رنگ رضایت را به خود ندید ولی سرانجام راه جبران این فقدان را یافت. مونتنی روی به نوشتن همان‌ حرف‌هایی آورد که فقط به لابوئسی می‌گفت. کتابی به نام «مقالات» در هزار صفحه نوشت که شرح احوال و نظرات شخصی‌اش درباره‌ی همه چیز بود. در قالبی جدید خود واقعی خود را بازآفرینی کرد، همان کارکردی که رفیقش برایش داشت اینک کتاب و نوشتن داشت. همان طور که در مصاحبت با تنها رفیقش خود واقعی‌اش بود، حال روی صفحه‌ی کاغذ هم خودش شد.

البته واکنش دیگران به نظرات و سخنان بی‌پرده‌اش در کتاب «مقالات» قابل پیش‌بینی بود، همگان او را سرزنش کردند چون گفتار و نظرات او را نابهنجار تلقی‌ می‌کردند اما مونتنی برای قضاوت آنها اهمیتی قائل نبود، از ناسازه‌ی نمایش ژرف‌ترین ابعاد خود به بیگانگان در کتابفروشی‌ها آگاه بود. مونتنی نوشت: «بسیاری از چیزهایی را که نمی‌خواهم به طور خصوصی به کسی بگویم به همگان می‌گویم و برای شناختن مرموزترین افکارم وفادارترین دوستانم را به بساط کتابفروشی‌ها حواله می‌دهم». متن‌های بسیاری به این خاطر نوشته شده‌اند که نویسندگانش کسی را برای حرف زدن پیدا نکرده‌اند. نوشتن راهی برای کاهش احساس تنهایی است، متن‌هایی که حاصل تنهایی نویسنده‌اش هستند می‌توانند احساس تنهایی ما را هم کاهش دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۵۹
ویرگول ،،،