[منتشر شده در فصلنامه دربند شماره 2، دی ماه 1395]
حضور هزاران نفر در پاسارگاد برای گرامیداشت کوروش باعث شد برخی این تجمع را مسئلهای سیاسی و هویتی تلقی کنند و با نگاههای مختلفی در نقد و یا تائید آن سخن بگویند. برخی از روحانیون این اتفاق را محکوم کرده و خواستار مقابله حاکمیت با چنین اتفاقاتی شدند. ملیگرایان نیز آن را پاسخی به تجزیهطلبان قومی تفسیر کردند و آن را نشانهی وطنپرستی ایرانیان دانستند. نگاه رسمی هم طبق معمول این اتفاق را برنامهریزی شده توسط رسانههای خارجی و برخی وابستگان داخلی آنها دانست و بلافاصله تعدادی را هم بازداشت کرد. وجه مشترک تمامی این رویکردها این بود که امری غیرعادی و مسئلهای مهم رخ داده است که دارای پیامها و پیامدهای سیاسی و اجتماعی است. همهی این نگاهها علیرغم تفاوت در قضاوتشان نسبت به این امر در این جنبه اشتراک نظر داشتند که جمع شدن شهروندان در یک محیط مسئله و یا حتی معضلی سیاسی است، همهی این رویکردها گردهمایی 7 آبان را دارای پیامها و پیامدهای سیاسی و اجتماعی میدانند و فقط در خوب یا بد بودن آن اختلاف نظر دارند.
در این نوشتار فارغ از تمامی این نگاهها به دو سؤال میپردازیم:
1. آیا اساساً هرگونه تجمعی که بدون درخواست و حمایت حاکمیت رسمی برگزار شده را باید مسئله دانست؟
2. آیا کوروشی که در آبان 95 مردم سعی در بیدار کردنش داشتند همان کوروشِ آسوده بخواب سال 1350 بود؟