ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

تلویزیون، فقر، انتقاد و طنز

يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۸۷، ۰۹:۰۸ ب.ظ

این یادداشت ابتدا قرار بود تا نظری بر یادداشت تلویزیون و فقر سفر به دیگری باشد ولی همینطور که مینوشتم اینقدر طولانی شد که درنهایت  نصیب ویرگول شد

  1) تلویزیون فقط طبقات پایین را افرادی خنگ و ابله بتصویر نمیکشد بلکه طبقات بالا را هم همیشه افرادی نشان میدهد که علی رغم داشتن مال و منال مشکلات روحی-عاطفی و خانوادگی بسیاری دارند، پولهایشان را از راه های غیرقانونی و ظلم به دیگران بدست آورده اند. تصویر تلویزیون نه فقط از طبقه پایین جامعه که بلکه از تمام طبقات اجتماعی غیرواقعی است و بطور کل کمتر تصویر صحیحی از موضوعات اجتماعی نشان میدهد...

فکر نمیکنم تلویزیون قصد دارد تا فرودستان را خنقول و فرادستان را عقول نشان دهد چون همین ها را هم در بسیاری از تولیداتش در حسرت خوشی و آرامش طبقات پایین نشان میدهد.

2) ضرغامی چندی پیش در جشنواره تولیدات صداوسیما در شیراز گفت تاکید اکید داریم که در سریال های تلویزیونی دیگر مبل ، ماشین مدل بالا و خونه شیک وپیک نشان داده نشود وخانواده های تلویزیونی بیانگر خانواده های واقعی ایرانی باشد.

پیش ازین در تمام سریال های صداوسیما خانواده های مرفه و خانه های مجلل و مبل دار نشان داده میشدند ولی صداوسیما قصد دارد تا برمبنای همان اصولی که ضرغامی گفت خانواده های  فقیر را هم نشان دهد و دلیل اینکه درچند سال اخیر سریالی با محوریت خانواده های فقیر نشان داده میشود همین سیاست  است.( البته فقط صداوسیما این محور کلی را بیان میکند و این فیلم سازان هستند جزئیات و محتوای تولیداتشان را ترسیم میکنند.)  

3)پیش ازین هم انتقادات زیادی از تلویزیون میشد که برنامه های شاد و روحیه بخش ندارد و تماما گریه و اندوه است، به دنبال تولید برنامه های طنز 90 شبی هم منتقدین گفتند لودگی و توهین به لهجه های اقوام ایرانی است و سرتاسر بدآموزی است. (حداقل در مقایسه با برنامه های طنز پیش ازین باید گفت که سه در چهار جنبه بدآموزی ندارد و رفتارهای بازیگران همانطور که خود آقای فاضلی اشاره کرده اند توسط پسرشان علی کوچولو قابل تقلید نبوده و ازین جهت  این سریال طنز یک حسن بزرگ دارد که برخلاف برنامه های طنز سابق رفتار و گفتار بازیگران را در جامعه، افراد تقلید نمیکنند.) پس ازین انتقادات سریال نرگس بجای این طنزهای روزانه پخش شد که منتقدین گفتند این سریال سرتاسر غم و اندوه است و بینندگان را ناراحت و افسرده میکند! و بعد ازینکه بجای نرگس یک سریال طنز هم پخش میشود انتقادات جدیدتری ازآن میشود.

4)هر فیلم و سریالی که در ایران  ساخته میشود بلافاصله صدای یک صنف، یک طبقه، یک قوم، یک سازمان، یک حزب و خلاصه شخصی و گروهی درمی آید، اگر به یاد داشته باشیم در سینما هم وقتی شوکران بهروز افخمی و خانه ای روی آب بهمن فرما آرا پخش شد پرستاران و پزشکان و سازمان نظام پزشکی اعتراض کردند که به ما توهین شده و حتی دست به تجمع زدند. در مارمولک کمال تبریزی  و زیرنورماه رضامیرکریمی روحانیون معترض بودند  و یا  وقتی طنز نودشبی شهرقشنگ پخش میشد روزنامه نگاران اعتراض میکردند که به ما توهین شده و یا در جدیدترین  مورد که وقتی مردهزارچهره پخش شد تمام اصنافی که مهران مدیری خود را درشغل یکی از آنها جا زده بود همه معترض بودند از پلیس و اداره  ثبت احوال دولتی گرفته تا شاعران غیردولتی.

سینمای خصوصی هم به اندازه تلویزیون دولتی متهم به توهین به اقشار و گروه های مختلف شده ولی همیشه جای سوال دارد  که وقتی هر انتقادی خلاصه به کسی برمیخورد چطور میتوان کاری انجام داد و حرفی زد، تنها دولتی ها در حریم قدسی نیستند بلکه افراد جامعه هم هرگاه سخنی برخلاف میل آنها گفته شود عنان از دست میدهند، روحانیون به عنوان نماد یک طبقه دولتی و مسلط در جامعه به همان اندازه به یک فیلم معترض بودند که پزشکان ما به عنوان یک طبقه تحصیل کرده و متشخص اجتماعی، همه خود را جزو معصومین و مصونین جامعه می دانند ، کمتر کسی  تحمل کوچکترین انتقادی را دارد.

5)پس از سریال های موفقی که رضا عطاران برای ماه رمضان می ساخت قالب و چارچوب سبک او مورد توجه کارگردانان دیگر هم قرار گرفت و بسیاری دیگر دست به تولید سریال هایی مشابه کارهای او و حتی با همان بازیگران کردند، درهمین سریال سه درچهار هم نقش اول و تعداد دیگری از بازیگران نقشی مشابه بازی های سابقشان در سریال های رضا عطاران ایفا میکنند و ختی خود کارگردان (مجید صالحی) هم از بازیگران سریال های عطاران با همین چارچوب و ساختار بوده است.  این سریال یکی از نمونه های سبک سریال هایی است که جدیدا کارگردان های آزاد در اختیار تلویزیون قرار میدهند  و اینگونه هم نیست که کارگردانان ، نویسندگان و بخصوص  تهیه کنندگان آنها کارمندان صداوسیما باشند که به عینه منویات روئسایشان را اجرا کنند.  این سریال منعکس کننده نگاه نویسنده آن است که یکی از افراد غیردولتی همین جامعه است نه نگاه صداو سیمای دولتی، مسئولین صداو سیما سفارش ساخت سریالی با چنین ویژگی ها و نوع نگاه به طبقه پایین را نداده اند بلکه این نگاه کاملا حاکی از چگونگی نگاه طبقه فرادست ایرانی به طبقه فرودستش است (با این فرض که نویسنده جزو طبقه بالاست) که دراین صورت این سریال بیانگر نگاه طبقه فرادست ایرانی به طبقه فرودست ایرانی است.  نگاهی که حاکی از فاصله های ذهنی فراخ طبقات مختلف جامعه ایران از همدیگر دارد.

6) پیش ازین در یاداشت طنز ایرانی نوشته بودم که مقوله طنز در ایران امر عجیبی است  و  هنوز برایم جای سوال دارد که آیا میتوان همه چیز را به قالب طنز کشید؟  آیا کسی حق اعتراض به طنز را دارد؟  طنز توهین است یا اقتضایش همین است؟

 این سریال هم یک سریال طنز است و فقط و فقط باید با درنظر داشتن چارچوب طنزش آنرا نقد کرد ولی هنوز سوالاتی که پیش ازین درمورد طنز در جامعه ایران به دنبال آن اتفاق در ذهنم نقش بسته حل نشده  بود که  آقای فاضلی هم با انتقادش به سریال طنز سه در چهار بر درگیری ذهنی ام در این خصوص افزود.

 از همه دوستان تقاضا میکنم تا پس از خواندن تلویزیون و فقر، این یادداشت و طنز ایرانی با نظراتشان به حل سوالم درباره طنز در جامعه ایران یاری کنند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۰۴/۳۰
ویرگول ،،،

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی