ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

در باب مارکسیسم غربی

دوشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۹:۴۸ ب.ظ

لوکاچ و گرامشی از جمله مارکسیست های هگلی بودند که سعی داشتند تا نوعی کلیت یا به تعبیری رابطه دیالکتیکی را میان جنبه‌های ذهنی و عینی زندگی اجتماعی برقرار سازند (ریتزر، 1384 : 451) سوسیالیسم علمی رابطه‌ی بین فرهنگ و جامعه را بر اساس الگوی زیربنا / روبنا تئوریزه کرد، اما مارکسیسم غربی کوشیده است تا زیربنا / روبنا را به مثابه سویه‌های جزئی کلیتی متناقض تعبیر کند. به زعم لوکاچ اصل انقلابی نزد مارکس و هگل همان اصل دیالکتیک است یعنی مفهوم کلیت و وابستگی هریک از اجزا به کلیت منسجم تاریخ و اندیشه. (میلنر و براویت، 1385: 100)

لوکاچ تلاش می‌کند تا نظریه اجتماعی دیالکتیکی را تاسیس کند، نظریه اجتماعی وی حاصل جامعه‌شناسی است منتهی با میانجی مفاهیمی که از فلسفه عمل فراهم شده است. لوکاچ درباره مارکس معتقد است که آنچه اهمیت دارد روش اوست نه نتایج تحقیقاتش و روش ماتریالیسم دیالکتیک را راه وصول به حقیقت می‌داند. به زعم لوکاچ اگر بخواهیم واقعه یا جریانی تاریخی را بفهمیم باید آن را در کلیت انضمامی‌اش درنظر بگیریم. (اباذری، 1387: 179-181) در اندیشه‌ی لوکاچ مفهوم «کلیت» یعنی اینکه جامعه‌ی انسانی و زندگی یک کل منسجم را تشکیل می‌دهند. در نزد لوکاچ شناخت جامعه باید به صورت شناخت جامعه به مثابه‌ یک کل درآید نه شناخت اجزای مختلف آن. مفهوم کلیت به اعتقاد لوکاچ مهم‌ترین مفهوم نظریه‌ی مارکسیستی است. (کرایب، 1388، 259-261)

لوکاچ نظریه شی‌گشتگی را در کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی ارائه می‌کند. طبق این نظریه، مفهوم شی‌گشتگی تجلی بارز شکل کالایی زندگی اجتماعی است که به موجب آن فعالیت‌های انسانی نظیر کار همانند کالا مبادله می‌شوند. تحت چنین شرایطی بازیگران یا عاملان اجتماعی دنیایی را که با دست خویش می‌سازند هویت عینیت‌یافته یا شی‌گونه‌ای تلقی می‌کنند که از حیطه‌ی کنترل آنها خارج است، ضمن آنکه به این اشیا یا کالاها قدرت انسانی نیز می‌بخشد. (نوذری، 1384: 245)

دیگر متفکر سرشناس مارکسیسم غربی آنتونیو گرامشی است، وی در تحلیل بقا و استمرار سرمایه‌داری و عدم وقوع انقلاب‌های سوسیالیستی بر نقش روبناها به ویژه ایدئولوژی و فرهنگ تاکید گذاشت، به زعم گرامشی استمرار نظام سرمایه‌داری نتیجه هژمونی ایدئولوژیک است. هژمونی فرایندی است که در آن طبقه حاکمه جامعه را به شیوه‌ای اخلاقی و فکری هدایت و کنترل می‌کند، هژمونی کنترل از طریق اجماع فرهنگی است. (بشیریه، 1379: 30-31)

گرامشی در تحلیل نقش روشنفکران معتقد است که پرولتاریا به آگاهی نمی‌رسد مگر زمانیکه روشنفکر باشد، تا با درک جهت حرکت تاریخی، رابطه اش را با طبقه حاکم قطع نماید و انقلابی را سازمان دهد و از حالت روشنفکر سنتی به روشنفکر ارگانیکی تبدیل شود، بطوریکه آنها با نقش رهبری انقلابیون نقشی بیش از یک کشیش ایفا می نمایند. (اندرسون، 1383: 104)

 منابع:

اباذری،یوسف، (1387) خرد جامعه شناسی، تهران: طرح نو

بشیریه، حسین،(1379)، نظریه های فرهنگ در قرن بیستم، تهران: موسسه فرهنگی آینده پویان

ریتزر،جورج، (1384)، نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: علمی

میلنر، آندرو و براویت، جف (1385)، درآمدی بر نظریه فرهنگی معاصر، ترجمه جمال محمدی، تهران: ققنوس

کرایب، یان(1388)، نظریه اجتماعی مدرن: از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران: طرح نو

اندرسون، پری (1383)، معادلات و تناقضات آنتونیو گرامشی، شاپور اعتماد، تهران: طرح نو

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۲/۲۷
ویرگول ،،،

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی