با بیماری در قدرت
مشخصات کتاب
با بیماری در قدرت: سردمداران مریض و پریشاناحوال در ۱۰۰ سال اخیر، دیوید اُوِن، ترجمه صنعان صدیقی، انتشارات فرهامه، ۵۶۳ صفحه، سال انتشار ۱۴۰۰، قیمت 140 هزار تومان.
معرفی
نویسندة کتاب دیوید اُوِن پزشک متخصص مغز و اعصاب است که دستی در سیاست هم داشت و بیش از پنج سال وزیر بهداشت و وزیر خارجة بریتانیا بود. اُوِن هشت سال رهبری حزب سوسیالدموکرات بریتانیا را نیز بر عهده داشت. او در این کتاب بهخوبی با استفاده از دانش خود بهعنوان پزشک متخصص مغز و اعصاب و همچنین فردی که چندین سال وزیر خارجة بریتانیا بوده و با بسیاری از رهبران جهان تعامل مستقیم داشته؛ به مطالعة رفتار و تصمیمات رهبران کشورهای مختلفی پرداخته که همزمان با حضور در قدرت، مبتلا به بیماریهای جدی بودهاند.
این کتاب به مطالعة تأثیر بیماری رهبر یک حکومت بر روند تاریخ، نحوة تصمیمگیری آن رهبرِ بیمار، خطرات نهفته در بیماریای که پنهان نگاه داشته شده، دشواری کنار گذاشتن رهبر بیمار در دیکتاتوریها و حتی در دموکراسیها و مهمتر از همه اولویتدهی حکومت بهسلامتی رهبرِ بیمار یا سلامتِ کشور و مردم پرداخته است.
این کتاب نشان میدهد استرسها و فشارهای روانی بسیاری که رهبران در جریان حکمرانی با آن مواجه میشوند تأثیر چشمگیری در ابتلای آنها به بیماریهای جسمی دارد. اُوِن در مقدمة کتاب میگوید وقتی وزیر خارجة بریتانیا شد بهطور مستقیم با رهبرانی در سراسر دنیا مواجه شد که به نظر میرسید بیماری آنها تأثیر قابلتوجهی بر تصمیماتشان گذاشته و ازاینرو به مطالعه دربارة سطحی که به میزانِ آن بیماری میتواند بر فرآیندهای حکومتی و تصمیمگیری سران حکومت تأثیر گذارد و کار احمقانه، در معنای حماقت، بلاهت یا بیتوجهی انجام دهند، علاقهمند شد.
نویسنده همچنین بر مفهوم «سندروم نخوت یا غرور» تأکید میکند که حتی در رهبران به لحاظ جسمانی سالم هم به چشم میخورد. اُوِن در توضیح سندروم نخوت / غرور از تعریف باربارا تاکمن تاریخدان مشهور کمک میگیرد و اضافه میکند نخوت یا غرور سهم زیادی در تعریف تاکمن از حماقت ایفا میکند: «پافشاری لجوجانه بر یک سیاست که آشکارا قابل اجرا نیست و یا زیانبار است... خشکمغزی، که منبع خودفریبی است، عاملی است که نقش بزرگ و چشمگیری در حکومت ایفا میکند که شامل ارزیابی یک موقعیت بر اساس عقایدِ ثابتِ از پیش اندیشیده شده است؛ درحالیکه هر نوع نشانة مخالف را نادیده گرفته و یا رد میکند و سود بردن از تجربه را نیز نمیپذیرد». یکی از ویژگیهای نخوت، ناتوانی در تغییر مسیر است؛ زیرا لازمة این عمل آن است که آدم بپذیرد اشتباهی مرتکب شده است.
رفتار نخوت آمیز در رهبران توسط فیلسوف دیوید اِی کوپر بهعنوان «اعتماد به نفسی بیشازحد، رویکردی نفرتانگیز به قدرت، انکار پیشگیرانة هشدارها و نصیحتها و خود را الگو پنداشتن» توصیف شده است.
ازجمله سؤالاتی که نویسنده در کتاب به آن پاسخ داده این است که آیا خودِ تجربة در قدرت بودن میتواند تغییراتی را در حالتهای روانی به بار بیاورد که بعدها خودشان را در قالب رفتار نخوتآمیز نشان دهند؟ به گفتة اُوِن معمولاً هرچقدر رهبر یک حکومت بیشتر در قدرت بماند علائم رفتاریای که ممکن است موجب تشخیص سندروم نخوت شوند؛ بیشتر خواهد شد.
در فصل پنجمِ کتاب، نویسنده به سرطان خون محمدرضا شاه پهلوی و تأثیر آن بر تصمیمات وی در دوران بیماری و درنهایت سقوط وی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. بلافاصله بعدازاین فصل، سرطان پروستات فرانسوا میتران رئیسجمهور سابق فرانسه و تأثیر این بیماری بر تصمیمات، نحوة حکمرانی و سندروم نخوت یا غرور او بررسیشده است. لحظة تشخیص بیماری سرطان پروستات در فرانسوا میتران نهفقط یک تشخیص درمانی؛ بلکه یک بحران سیاسی برای او بود. تصمیم برای پنهان کردن سرطان پروستات از افکار عمومی باعث شد، فرانسوا میتران در عرصة سیاست هم پنهانکار شود و بهموازات این پنهانکاری از یک سیاستمدار دموکرات با سرعت شتابانی بهسوی یک سیاستمدار خودکامه حرکت کند که قدرت او را احاطه کرده و در آن غرق شده است. دروغگویی و پنهانکاری به چنان عنصری از زندگی روزمرة او بدل شد که به بخشهای مختلف نظام حکمرانی تحت زعامتش نیز کشیده شد.
نویسنده مینویسد تقریباً همة انسانهایی که مبتلا به یک بیماری جدی هستند این قابلیت را دارند تا اطلاعاتی را که مایل به شنیدنش نیستند از خود دور کنند و فقط آن دسته از اطلاعاتی را که از نظر خودشان مناسب است و دربارة در خطر بودن سلامت آنها سخن نمیگوید، بهجایش بسازند. بر مبنای این اصل وقتی رهبر یک حکومت خودش بیمار باشد، نهتنها دوست دارد دربارة سلامتی خودش بلکه دربارة سلامتی نظام تحت رهبریاش هم دروغ بشنود و خودش نیز با تظاهر بهسلامتی جسمی، چسبیدن بر صندلی قدرت و سخنرانی اغراقآمیز دربارة سلامتیِ نظام تحت زعامتش؛ به خود و مردم دروغ بگوید.