ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب خوب» ثبت شده است

دوباتن یکی از ویژگی‌های رفیق را این دانسته که آن قدر مهربان است که در مقایسه با اکثر مردم، بخش بیشتری از وجود ما را بهنجار می‌داند. ما به هنگام گفتگو با دیگران بسیاری از نظرات و کارهای خود را به دلایلی مثل زننده بودن، مایوسانه بودن، احمقانه بودن، جنسی بودن، تابو بودن یا احساساتی بودن مخفی می‌کنیم ولی مواردی اینچنینی را با رفیق خود مطرح می‌کنیم. هر قدر در مقابل دیگران مجبور به خودسانسوری هستیم ولی در مقابل رفیق ابایی از بیان خود واقعی‌مان نداریم. ما رفیقان خود را نه فقط به دلیل مهربان و سرگرم‌کننده بودنشان بلکه شاید مهم‌تر از آن، به دلیل اینکه خود واقعی ما را می‌فهمند انتخاب می‌کنیم. چنین رفیقی نقش مهمی در زندگی ما خواهد داشت ولی اگر به هر دلیلی چنین رفیقی را از دست دادیم آنگاه چه باید کنیم؟

دوباتن تجربه‌ی میشل مونتنی فیلسوف فرانسوی را نقل می‌کند که چنین شرایطی را تجربه کرد، مونتنی رفیق فیلسوفی داشت به نام لابوئسی که بر اثر بیماری درگذشت. فقط لابوئسی بود که تصویر واقعی مونتنی را می‌شناخت، در حالی که مونتنی بخش عمده‌ای از وجود خودش را از مردم پنهان می‌کرد اما در نزد لابوئسی خودش بود.

مونتنی بعد از مرگ لابوئسی دیگر هرگز در دوستی‌هایش رنگ رضایت را به خود ندید ولی سرانجام راه جبران این فقدان را یافت. مونتنی روی به نوشتن همان‌ حرف‌هایی آورد که فقط به لابوئسی می‌گفت. کتابی به نام «مقالات» در هزار صفحه نوشت که شرح احوال و نظرات شخصی‌اش درباره‌ی همه چیز بود. در قالبی جدید خود واقعی خود را بازآفرینی کرد، همان کارکردی که رفیقش برایش داشت اینک کتاب و نوشتن داشت. همان طور که در مصاحبت با تنها رفیقش خود واقعی‌اش بود، حال روی صفحه‌ی کاغذ هم خودش شد.

البته واکنش دیگران به نظرات و سخنان بی‌پرده‌اش در کتاب «مقالات» قابل پیش‌بینی بود، همگان او را سرزنش کردند چون گفتار و نظرات او را نابهنجار تلقی‌ می‌کردند اما مونتنی برای قضاوت آنها اهمیتی قائل نبود، از ناسازه‌ی نمایش ژرف‌ترین ابعاد خود به بیگانگان در کتابفروشی‌ها آگاه بود. مونتنی نوشت: «بسیاری از چیزهایی را که نمی‌خواهم به طور خصوصی به کسی بگویم به همگان می‌گویم و برای شناختن مرموزترین افکارم وفادارترین دوستانم را به بساط کتابفروشی‌ها حواله می‌دهم». متن‌های بسیاری به این خاطر نوشته شده‌اند که نویسندگانش کسی را برای حرف زدن پیدا نکرده‌اند. نوشتن راهی برای کاهش احساس تنهایی است، متن‌هایی که حاصل تنهایی نویسنده‌اش هستند می‌توانند احساس تنهایی ما را هم کاهش دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۵۹
ویرگول ،،،

[منتشر شده در آرتا آنلاین]

مشخصات کتاب

طاهره طاهره‌ی عزیزم: نامه‌های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه‌گرانی، تهران: نشر مشکی، چاپ پنجم، 1396.


غلامحسین ساعدی روانپزشک، نمایشنامه‌نویس، نویسنده و مردم‌نگار چهره‌‌های شناخته شده هستند ولی چهره دیگری هم از او وجود داشت که 24 سال پس از مرگش آشکار شد، وقتی که نامه‌های او به طاهره کوزه‌گرانی پیدا شد. نامه‌هایی که ساعدی از 18 سالگی می‌نوشته. در این کتاب 41 نامه از ساعدی به طاهره منتشر شده ولی احتمالا نامه‌های دیگری هم بوده که ساعدی نوشته و ارسال نکرده و یا به دست طاهره نرسیده و نشانی از آنها نیست.

ارزش این نامه‌ها بیش از جنبه ادبی آنها به ابعاد روانشناختی و توصیف‌های دقیقی است که عاشق تجربه می‌کند، به خصوص که این عشق نهان هم باشد. در تمام طول عمر 50 ساله‌ی ساعدی حتی نزدیک‌ترین دوستان و برادرش هم نمی‌دانستند که این نویسنده‌ی نامدار عاشق دختر همسایه‌ است. ساعدی در سال 1364 در فرانسه مرد، 24 سال پس از او وقتی طاهره در تبریز چشم از جهان بست؛ نامه‌های ساعدی از پستوی خانه‌ی‌ طاهره بیرون آمد.

در این نامه‌ها ساعدی روانپزشک مدام از ذهن آشفته، روح ملول و جسم خسته‌اش می‌گوید که ارمغان احساسش به طاهره است، عشقی نجیبانه که مثل تمام نمونه‌های تمام عیارش به وصال نمی‌انجامد و تا ابد یاد آن برای عاشق باقی می‌ماند. در این نامه‌ها ساعدی عاشق مثل تمام عشاق تصویری آرمانی و خیالی از دختری مغرور و بی‌اعتنا ساخته که در تمام لحظات زندگی همراه اوست و لحظه‌ای نمی‌تواند از فکر او رهایی یابد. هرقدر که ساعدی احساساتی، عاشق و وابسته‌ی طاهره است اما طاهره به نظر می‌رسد زنی مستقل، عقلانی، در پی تحصیلات و حسابگر است که هر قدر هم ساعدی التماس می‌کند اما او جز معدود دفعاتی پاسخی به نامه‌های او نمی‌دهد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۰۰
ویرگول ،،،

مشخصات کتاب

چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم، آلیور جیمز، ترجمه سما قرایی، نشر هنوز، چاپ سوم، 1396.

 

این کتاب از مجموعه‌ی «مدرسه زندگی» خلاف کتاب‌های قبلی خیلی به دلم ننشست. شاید بیشتر از همه بدین خاطر که خلاف کتاب‌های قبلی بعد اجتماعی و فلسفی‌اش کمتر بود و بیشتر با رویکردی روانشناختی نوشته شده بود. به خصوص که نویسنده بین رویکردهای روانشناختی هم معتقد به رویکردی است که دوران کودکی را شکل دهنده‌ی اصلی رفتار در دوران بزرگسالی می‌داند، به همین دلیل جای جای کتاب ارجاع به دوران کودکی است که به نظرم خیلی اغراق‌آمیز است و لزوما نمی‌توان تمام رفتار افراد در بزرگسالی را ریشه در شرایط دوران کودکیشان دانست.

علیرغم این ولی نکات مثبتی هم داشت:

1. هیچ انسانی تمام مدت و از تمام لحاظ سلامت عاطفی ندارد. بیشتر آدمیان فقط از برخی جهات سلامت عاطفی دارند و آن هم تازه گاهی اوقات؛ نه همیشه. افرادی که از لحاظ عاطفی به راستی سالم باشند خیلی نادرند.

2. سلامت عاطفی با سلامت روانی فرق دارد.

3. سلامت عاطفی را نباید با رضایت از زندگی یا رفاه و بهروزی یا حتی شادکامی اشتباه گرفت. شادکامی معمولا حالتی گذراست.

4. عناصر کلیدی سلامت عاطفی پنج دسته‌اند: بینش‌آفرینی، زندگی در زمان حال، روابط سیال و دوسویه، اصالت، بازیگوشی و سرزندگی.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۵۹
ویرگول ،،،