ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۲۰ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

[منتشر شده در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی]

 

16 بهمن 1396 فردی کفن‌پوش و با سلاح سرد سعی کرد با عبور از گیت‌های امنیتی خیابان پاستور خود را به مجموعه‌ی ریاست‌جمهوری برساند ولی با شلیک گلوله‌ی مأموران حفاظتی به پایش متوقف شد. هرچند این مورد به دلیل تیراندازی صورت گرفته خبری شد اما همه‌روزه نمونه‌های متعددی از این افراد وجود دارند که وقتی با موانع حفاظتی در مقابل بیت رهبری، مجلس، ریاست جمهوری و قوه قضاییه مواجه می‌شوند صبر از دست داده و با عصبانیت و گاه خشونت سعی می‌کنند مسیر را باز کنند. پیش از این هم خودسوزی‌های متعددی در مقابل مجلس و ریاست‌جمهوری صورت گرفته بود و مسلما این اولین و آخرین مورد نیست.

وقتی فردی در مقابل بیت رهبری، ریاست‌جمهوری، مجلس و قوه‌قضاییه دست به خشونت یا خودزنی می‌زند دولتمردان و حتی رسانه‌ها و افکار عمومی دلیل آن را مسائل شخصی و دلایل فردی می‌دانند و تقریباً به‌اتفاق خشونت‌ورزی آن فرد را ناموجه تلقی می‌کنند، یعنی همه‌ی دلایل و عوامل به سطح فردی و روان‌شناختی تقلیل پیدا می‌کند و بیش از آنکه چرایی این اتفاقات در ساختار سیاسی، اجتماعی و اداری کشور جسته شود در زندگی شخصی و مشکلات روانی آن فرد خاص معرفی می‌شود. شاید بتوان موارد منفرد و محدود این‌چنینی را تقلیل به وضعیت روان‌شناختی و مشکلات شخصی افراد داد ولی وقتی موارد متعددی از آن‌ها رخ می‌دهد علت را باید در سطح اجتماعی، سیاسی و سازمانی ریشه‌یابی کرد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۵۶
ویرگول ،،،

آشنای غریبه
اگر پیش از این فقط توئیت‌های حسام‌الدین‌ آشنا مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری خبرساز می‌شد به تازگی کنش‌هایش هم خبرساز شده است. آشنا در 140 کاراکتر توئیتری جملاتی می‌نویسد که گاه می‌توان 14 برداشت مختلف از آن داشت.
 آشنا با وجودی که در سخن گفتن جزو معدود سیاست پیشگان صریح جمهوری اسلامی است اما همیشه در توئیت کردن و به‌تازگی در کنش ورزی هم پیچیده و مبهم عمل می‌کند. همین خبرسازی‌های آشنا باعث شده که چهره پرحاشیه و چندپهلویی از این استاد ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در رسانه‌ها ساخته شود. چهره‌ی چندپهلویی که جناح چپ و راست هر دو در ترسیم آن دست‌به‌دست می‌دهند و به اتفاق نظر در نقد و گاه تخریب آشنا می‌رسند. آشنا در دولت اعتدال در مختصات جغرافیایی منحصر به فردی ایستاده که جز خودش کسی طول و عرض آن را نمی‌داند.
آشنا از سویی با لقب «مشاورتر» نسبت به سایر مشاورین روحانی زیرک‌تر معرفی می‌شود و از سویی دیگر به‌عنوان زننده‌ی گل به خودی خطاب می‌شود. اصول‌گرایان از سویی دلیل باخت خود در دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری را نداشتن استراتژیست ماهری چون آشنا می‌دانند و از سوی دیگر آشنا را متهم به طراحی جنگ‌های روانی و رسانه‌ای می‌کنند.
 آشنا از سویی چهره‌ای امنیتی و اطلاعاتی معرفی می‌شود و از سویی دیگر رسانه‌ها تیتر می‌زنند رئیس دفترش به اتهام جاسوسی بازداشت شده است. از سویی آشنا را متهم به استخدام در پروژه نفوذ دانشگاه دورهام می‌کنند و از سوی دیگر از او به‌عنوان ضدنفوذی و همکار دستگاه اطلاعاتی ایران در این پروژه نام می‌برند.
 در چهار سال گذشته اگر به تعبیر رئیس‌جمهور برخی از اعضای دولت با گیوه‌های ورنکشیده با دولت همراهی کردند مسلماً آشنا از آن‌هایی بود که نه‌تنها همیشه گیوه ورکشیده در خط مقدم حضور داشت بلکه همیشه آستین بالا داده و سینه سپر کرده‌ی دولت بود اما گاهی همین آشنا چنان توئیت‌ها و کارهایی می‌کند که رسانه‌های طرفدار دولت نیز به انتقاد از وی می‌پردازند. اگرچه سمت رسمی آشنا مشاور فرهنگی است ولی به نظر می‌رسد بیشتر مشاور سیاسی است و اتفاقاً کمتر از همه به مسائل فرهنگی دولت مشغول است.
 اگرچه معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری و همچنین مشاور رسانه‌ای رئیس‌جمهور اشخاص دیگری هستند ولی اغلب از او به‌عنوان طراح و راهبر خط‌‌مشی رسانه‌ای دولت نام می‌برند. این موقعیت‌های متناقض و سخنان ناهمخوانی که درباره‌ی آشنا گفته می‌شود و نیز مواضع و کارهای غیرعادی او همگی نشان از آن دارد که وی تفاوت‌های بارزی با تیپ غالب سیاست‌ورزان جمهوری اسلامی ایران دارد. همین اجتماع نقیضین در آشناست که باعث شده در چند روز اخیر رسانه‌های متعددی از او با عنوان «غریبه» یاد کنند و به دلیل گفتار و کردار غیرمعمولش خواهان کنار گذاشتن وی از دولت روحانی شوند.
 رسانه‌هایی که از آشنا به‌عنوان «غریبه» یاد می‌کنند البته این را نمی‌دانند که «غریبه» در میان جامعه‌شناسان مفهوم دیگری دارد، معنایی که با آنچه رسانه‌ها به کار می‌برند بسیار متفاوت است. «غریبه» در معنای جامعه‌شناختی آن فقط نوعی آرایه‌ی ادبی برای به کار بردن در مقابل اسم آشنا نیست؛ بلکه نوعی منش و فرم اجتماعی است که با مقاله‌ی مشهور گئورگ زیمل جامعه‌شناس کلاسیک آلمانی وارد ادبیات جامعه‌شناسی شد.
تیپ رفتاری و گفتاری حسام‌الدین آشنا به نحوی است که به نظر می‌رسد مناسب‌ترین توصیف برای او همان توصیف گئورگ زیمل از «غریبه» باشد.
 حسام‌الدین آشنا خلاف نامش غریبه‌ است؛ البته غریبه در معنای زیملی آن. غریبه‌ی زیملی نوعی تیپولوژی است که به مدد آن می‌توان دلایل رفتارها و گفتارهای غیرعادی آشنا و مختصات جغرافیایی محل استقرار او را بهتر تحلیل کرد. غریبگی حسام‌الدین آشنا فقط محدود به عمر دولت روحانی هم نیست، او چه زمان حضور در وزارت اطلاعات و چه زمان استادی در دانشگاه امام صادق (ع) باز هم غریبه محسوب می‌شد. غریبگی در منش حسام‌الدین آشنا فقط یک آرایه‌ی ادبی پارادوکسیکال نیست بلکه نوعی فرم اجتماعی به معنای جامعه‌شناختی آن است.

[عکس از مصاحبه‌ای است که با آشنا سال 91 برای سایت جماران داشتم]
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۲
ویرگول ،،،

صبح روز پنجشنه 28 آذر 1387 دانشجویان خوابگاه رضایی دانشگاه مازندران درحالی با بدن های بی جان شیوا دلفانی و و ثریا رئیسی دانشجویان رشته های مدیریت صنعتی و شیمی مواجه شدند که بارها نسبت به وضعیت اسفناک خوابگاه های خود اعتراض و شکایت کرده بودند، سال گذشته نیز یکی از دانشجویان همین خوابگاه به علت نقص آبگرمکن و نشت گاز در حمام تا آستانه مرگ رفته بود و تنها بخت یارش بود که نجات یافت، متاسفانه مدیریت دانشگاه این زنگ خطر را جدی نگرفت،  تیرماه سال تحصیلی گذشته نیز حدود 200نفر از دانشجویان دختر خوابگاهی در سازمان مرکزی دانشگاه تحصن کردند تا شاید رئیس و یا حداقل معاون دانشجویی درجمع آنها حضور یابد و شنوای مشکلات و مسائل صنفی آنها در خوابگاه هایشان باشند اما تنها حراست دانشگاه با دوربین های فیلمبرداری به استقبال آنها رفت و دختران متحصن را تهدید به محرومیت از حضور در جلسه امتحان و احضار به کمیته انضباطی کرد. آنروز هیچیک از مدیران و معاونان دانشگاه اعتنایی به اعتراض صدها دختر دانشجو نکردند ولی یک ماه بعد وقتی دانشگاه اتوبوسی برای استفاده های تشریفاتی خرید، علیزاده رئیس و علویان معاون دانشجویی-فرهنگی دانشگاه به استقبال ازآن اتوبوس شتافتند و حتی برای آن گوسفند هم قربانی کردند و با آن عکس یادگاری گرفتند، تا ثابت کنند که نزد آنها ارزش یک اتوبوس بیشتر از ارزش صدها دانشجوست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۸۷ ، ۱۷:۴۴
ویرگول ،،،

[دانشجوی کارشناسی که بودم استاد درس جامعه‌شناسی توسعه دکتر محمد فاضلی در انتهای این واحد درسی تکلیف کرد متنی درباره‌ی نگرش‌مان به توسعه ایران بنویسیم، حاصلش شد این].


توسعه ایران آرزویی است که سال‌هاست ایرانیان در سر می‌پرورانند، همزمان با ایران کشورهای دیگری هم قدم در راه توسعه‌یافتگی نهاده‌اند، بسیاری از این کشورها اکنون وضعیت مطلوب‌تری نسبت به ایران دارند و مدام فاصله خود را با ایران بیشتر می‌کنند، سوال مهم این است که چرا کشورهایی که همزمان با ما و حتی پس از ما اندیشه توسعه را برای کشورشان مطرح کردند و برنامه‌هایی را پیش‌بینی کردند موفق بوده‌اند ولی ما توفیق چندانی نیافته ایم؟

اگر تبیین های نظریه وابستگی را مبنای پاسخ به این پرسش قرار دهیم به راحتی می توان گفت کشورهای مرکز و استعمار آنان مانع بود، شرایط ویژه منطقه ای ایران و منابع طبیعی غنی، جاذبه های فراوان برای کسانی که در صدد تصاحب آنها بودند داشت، ثروت و سرمایه های ایران غارت می شد و ایران هرچه داشت به بیرون منتقل می شد، مسئله توسعه در ایران را اینگونه دیدن و محوریت را به غربی ها نسبت دادن شاید تا چند دهه پیش معقول به نظر می رسید و با اطمینان می شد به وابستگی شدید به قدرت های نظام جهانی سخن گفت ولی اکنون دیگر نمی توان این نظریه را به کار بست، هرچند این را هم نمی توان انکار کرد که شرایط ویژه نوظهور جهانی روز به روز توسعه یافتگی را برای کشورهای توسعه نیافته نظیر ایران سخت تر و پیچیده تر می کند و نقش بازارها و سازمانهای بین المللی و شرکتهای چند ملیتی در اقتصادهای داخلی کشورها افزایش پیدا می کند، پس از انقلاب 57 می توان گفت که از نفوذ کشورهای مرکز در ایران کاسته شد و دیگر نمی شود توسعه نیافتگی ایران را با نظریه وابستگی توضیح داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۸۷ ، ۱۹:۴۶
ویرگول ،،،

[منتشر شده در هفته نامه آوای اردبیل]


گذران عمر در دیاری غیر ترک نشین فرصتی است تا رودررو و مستقیماً نظرات و برخوردهای سایر اقوام را در خصوص فرهنگ و قوم خود تجربه کرد؛ تجربه ای که همراه با تأملات و نکته های بسیاری است.

 در این یادداشت سعی شده است تا دیدگاهی نسبیت انگارانه در قبال تفاوت های فرهنگی ارائه شود هرچند که در تعامل با افراد این امر به سختی صورت می گرفت، موضوع تعاملات بین قومی و حتی بین فرهنگی از تصور اولیه بسیار پیچیده تر بود، جهت گیری مردم در مورد تفاوت های فرهنگی و به طور خاص قومی مهمتر و برجسته تر از آن چیزی بود که معرفی و یا شاید تبلیغ می شود(حداقل درجامعه ای که طرف تعامل بودند)، اقشار و طبقه های مختلفی طرف تعامل بودند؛ جماعتی که اکثرا نام ترک را بکار می برند و کمتر آذری خطاب میکنند، همین امر موجب شد که سوالی مطرح شود که آیا آگاهانه بین جنبه های نژادی ترک و آذری تفاوت قایل بودند یا از روی عادت ترک را بکار می برند؟ دیگران زمینه های فکری و اعتقادی نسبتا مشابهی در مورد ترک های ایران داشتند و با تفاوت هایی اندک تقریبا آنها را با صفات و ویژگی های مشخصی از سایر اقوام متمایز می کردند، هدف از این مطلب قضاوت یا مقایسه قوم ترک با دیگر اقوام نیست آنچه که از این جملات هدف است سخنی است که از بسیاری چه به جد و چه به طنز بارها شنیده ایم و معمولا هم بر آن تاکید داشتند؛ این جمله که: «در ایران قدرت دست ترک هاست».

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۸۷ ، ۱۷:۳۵
ویرگول ،،،