ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرسه زندگی» ثبت شده است

عشق به همان میزان که حس و لذتی بی‌مانند به همراه دارد در عین حال می‌تواند فلاکتی عظیم را سبب شود. کمتر عذابی می‌تواند به پای عذابی که رابطه‌ها علت آن هستند برسد. انسان باید برای درک مصیبت‌هایی که دچارشان می‌شود تلاش کند. این درک باعث می‌شود احساس نکنیم فقط ما هستیم که دچار مصیبت شده‌ایم، در نهایت خواهیم پذیرفت که بعضی مصیبت‌ها جز طبیعی‌ترین اتفاقات عالم هستند. هدف این کتاب پرورش نوعی مهارت هیجانی در خوانندگان است که نامش را می‌توان «واقع‌بینی در عشق» گذاشت، یعنی درک اینکه چه توقعات معقولی می‌توان از عشق و عاشقی داشت و نیز اینکه چرا اغلب اوقات، بی آنکه به بدشانسی یا مشکلات شخصی‌مان ربطی داشته باشد، از عشق و عاشقی خیری نمی‌بینیم.

جامعه معمولا در مورد بسیاری از مشکلات مربوط به عشق و عاشقی بی‌پرده صحبت نمی‌کند و این باعث می‌شود مصائب عشق را طبیعی ندانیم و اغلب فکر می‌کنیم فقط خودمان دچار چنین مکافات‌هایی می‌شویم. وقتی در رابطه‌مان به مشکل بر می‌خوریم فکر می‌کنیم علت این است که طرف‌مان آدم ابلهی است. نتیجه‌گیری معقول‌تر اما آن است که بدانیم قرارمان با یارمان و مسیری که قصد پیمودن آنرا داریم از نوعی است که کمتر کسی در آن موفق می‌شود. ممکن است تصمیم بگیریم از رابطه بیرون بیاییم و به جای تعدیل تصوراتمان درباره عشق و رابطه؛ سراغ آدم جدیدی برویم. به جای مقصر دانستن طرف مقابل باید انگشت اتهام را به سوی عشق نشانه گرفت. عشق به دلیل ماهیت ساختاری آن پدیده‌ای چالش‌برانگیز است و بهتر است به این باور برسیم که پای هیچ دلیل شخصی و منحصر به فردی در میان نیست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۸
ویرگول ،،،

کتاب دیگری از مجموعه کتاب‌های مدرسه زندگی با حرفای غیرمتعارف که هدفش این نیست کلا از شر دعوا خلاص شویم، بلکه تلاش می‌کند راهی برای دعواهای ثمربخش معرفی کند. باید یاد بگیریم خوب دعوا کنیم، نه اینکه اصلا دعوا نکنیم. هرچند واکاوی بیست نوع از دعواهای مرسوم زن و شوهری است ولی در روابط دوستانه هم برخی از این دعواها رخ می‌دهد. این کتاب برای هر آنکس که می‌خواهد خوب دعوا کند مفید است.

مهم‌ترین ایده برای دعواهای سازنده این است که به خودمان یادآوری کنیم همه‌ی ما به حکم طبیعت عمیقا ناقص و ناکامل و گاهی اوقات کاملا دیوانه‌ایم. دشمنِ دعواهای سازنده حس حق به جانب بودن است. اگر روابط با مفروض داشتن این حقیقت پیش بروند که هردو طرف احمق، متزلزل، از بسیاری جهات پرعیب و همیشه نیازمند بخشش‌اند، ثمرات عظیمی به بار خواهد آمد. آنچه ما را تبدیل به هیولا می‌کند، اعتقاد ضمنیِ ما به کمال و بی‌نقصی‌مان است.

اینکه به طور مشخص بابت چه چیزی دچار اختلاف شدید و آزارنده‌ایم ویژه‌ی خودمان است، اما اینکه در زندگی ما چنین اختلافاتی هست، سرنوشت مشترک همه‌ی زوج‌ها است. باید در عین حس اندوه، به تراژدی حیات بشر بخندیم.

دعواهای زن و شوهری

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۴:۵۷
ویرگول ،،،

شناختن خودمان و به خصوص ذهنمان برخلاف تصور بسیار سخت و پیچیده است، تمایز قائل شدن بین بخش خودآگاه و ناخودآگاه ذهن باعث می‌شود بپذیریم که بخش اعظمی از شخصیت و هویت ما در  ناخودآگاهمان نهفته است که حتی خودمان هم آنرا نمی‌شناسیم. این ناخودآگاه پنهان در بزنگاه‌های زندگی‌ چنان بر رفتار و گفتار و تصمیمات ما تاثیر می‌گذارند که خودمان پس از مدتی حیرت می‌کنیم چگونه و چرا آن کار را در آن مقطع انجام دادیم.

ترس احساسی از دانستن و اقرار به لایه‌هایی پنهان از شخصیت ما که انکارش می‌کنیم، باعث می‌شود همواره از خودشناسی شجاعانه گریزان باشیم. وقتی شروع به خودشناسیِ ناخودآگاهمان می‌کنیم احساسات آزاردهنده شروع به خودنمایی می‌کنند و بلافاصله خودآگاه ما وحشت می‌کند و سعی می‌کند مانع کاوش ناخودآگاه شود چرا که در آنجا ترس‌ها، انکارها، خطاها، وقایع و واقعیت‌های تلخی نهفته است که همواره سعی کرده‌ایم از آنها فرار کنیم. یا باید وحشت یکباره‌ی مواجهه با این لایه‌های پنهان ذهن‌مان را به جان بخریم یا با فرار از آنها زجری مستمر و نهفته در اعماق ذهنمان را تا همیشه حمل و انکار کنیم.

کتاب خود را بهتر شناختن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۹ ، ۱۲:۱۰
ویرگول ،،،

کتاب آگاهانه دوست داشتن را باید ردیه‌ای بر عشقِ رمانتیک و توصیه برای بازگشت به رویکرد کلاسیک به عشق نام نهاد. رویکرد رمانتیک به عشق در عمل فاجعه‌بار بوده و برای نجات عشق باید آنرا از رمانتیسم زدود. نگاه رمانتیک به عشق توقعات نادرست و ناشدنی در ما ایجاد کرده که باعث نارضایتی از روابطی که داریم و شکست در آنها شده است. رمانتیسم تصویری خیرخواهانه و آرمانی اما غیرقابل تحقق و تحریف‌شده از رفتار صحیح در رابطه ترسیم می‌کند.

اینکه در عشق رمانتیک گفته شود دیگری را باید همان‌طور که هست پذیرفت، حرف درستی نیست. چطور ممکن است کسی ما را خوب بشناسد و نخواهد بعضی خصوصیات ما تغییر کند؟ آیا ما خودمان در پی تغییر و بهبود زندگی خود نیستیم؟ پس چرا باید دیگری را به خاطر میل به تغییر دادنی سرزنش کنیم که خود برای خود می‌پسندیم؟ یونانی‌ها معتقد بودند از آنجا که ما انسان‌ها ناقصیم، برای تقویت عشق باید یاد بدهیم و یاد بگیریم، دو طرف باید رابطه را بستری برای تعیلم و تعلم بدانند. وقتی دو نفری که یکدیگر را دوست دارند به هم مطالب ناخوشایندی را گوشزد می‌کنند، معنایش این نیست که شریکشان نفهم و نادان است، در واقع به عشق‌شان خدمت می‌کنند: می‌کوشند شریک خود را دوست‌داشتنی‌تر کنند.

ما نباید به هر درخواست و نکته‌ای که برای اصلاح و تغییر از جانب شریک‌مان مطرح می‌شود واکنش تند نشان دهیم و آنرا نوعی تحکم و دستور تلقی کنیم، نباید فکر کنیم هر نصیحتی حمله به کل شخصیت و زندگی ما است و طرف مقابل می‌خواهد ما را تحقیر کرده و بر ما مسلط شود. در عوض باید حقیقت موضوع را دریابیم: هر نصیحتی، هر قدر هم ناشیانه، نشانه‌ای است از اینکه شریک زندگی‌مان دارد آزار می‌بیند، هرچند هنوز واضح و روشن آزردگی‌اش را ابراز نکرده باشد. دوستمان بیشتر از شریک زندگیمان کارهای ما را تایید می‌کند و کمتر ما را نصیحت می‌کند؛ نه به این دلیل که دوست آدم بهتر و فهمیده‌تری است؛ بلکه به این دلیل که اهمیت چندانی برای ما قائل نیست. هر قدر برای فردی مهم‌تر باشیم نقدهای او هم علیه ما بیشتر می‌شود. نقد بیشتر نشانه توجه بیشتر و درخواست اصلاح بیشتر نشانه تلاش برای بهبود، ارتقا و حفظ پیوند است.

ما در رابطه عاشقانه هرگز نباید از نصیحت و توصیه اجتناب کنیم. اشتباه است که اگر درس و نکته‌ای را به ما گوشزد کردند، حال هرچه قدر هم ناشیانه، آن را پس بزنیم. عشق باید تلاشی پرورش‌دهنده برای رشد و اصلاح همه‌جانبه دو طرف رابطه باشد.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۵
ویرگول ،،،

مشخصات کتاب

چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم، آلیور جیمز، ترجمه سما قرایی، نشر هنوز، چاپ سوم، 1396.

 

این کتاب از مجموعه‌ی «مدرسه زندگی» خلاف کتاب‌های قبلی خیلی به دلم ننشست. شاید بیشتر از همه بدین خاطر که خلاف کتاب‌های قبلی بعد اجتماعی و فلسفی‌اش کمتر بود و بیشتر با رویکردی روانشناختی نوشته شده بود. به خصوص که نویسنده بین رویکردهای روانشناختی هم معتقد به رویکردی است که دوران کودکی را شکل دهنده‌ی اصلی رفتار در دوران بزرگسالی می‌داند، به همین دلیل جای جای کتاب ارجاع به دوران کودکی است که به نظرم خیلی اغراق‌آمیز است و لزوما نمی‌توان تمام رفتار افراد در بزرگسالی را ریشه در شرایط دوران کودکیشان دانست.

علیرغم این ولی نکات مثبتی هم داشت:

1. هیچ انسانی تمام مدت و از تمام لحاظ سلامت عاطفی ندارد. بیشتر آدمیان فقط از برخی جهات سلامت عاطفی دارند و آن هم تازه گاهی اوقات؛ نه همیشه. افرادی که از لحاظ عاطفی به راستی سالم باشند خیلی نادرند.

2. سلامت عاطفی با سلامت روانی فرق دارد.

3. سلامت عاطفی را نباید با رضایت از زندگی یا رفاه و بهروزی یا حتی شادکامی اشتباه گرفت. شادکامی معمولا حالتی گذراست.

4. عناصر کلیدی سلامت عاطفی پنج دسته‌اند: بینش‌آفرینی، زندگی در زمان حال، روابط سیال و دوسویه، اصالت، بازیگوشی و سرزندگی.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۵۹
ویرگول ،،،

مشخصات کتاب

چگونه رنج بکشیم، کریستوفر همیلتون، سما قرایی، تهران: نشر هنوز، چاپ دوم، 1396.


خواندن کتاب‌های انتخابی از نمایشگاه را با کتاب دیگری از مجموعه‌ی کتاب‌های «مدرسه‌ی زندگی» ادامه دادم. ویژگی این کتاب‌ها آن است که موضوعاتی به ظاهر شخصی و روانی را با رویکردی بیشتر فلسفی بررسی کرده‌اند و به همین دلیل روان‌تلقینی‌ها و تقلیل‌گرایی‌های رویکرد روانشناسی در آنها دیده نمی‌شود. فیلسوفان وقتی سراغ موضوعات روزمره می‌روند حرف‌هایشان فوق‌العاده جذاب است. برخی از نکات مفید این کتاب را با شما به اشتراک می‌گذارم:

1. آدمی در دورانی که دچار اندوه و مشکلاتی است تمایل و نیاز دارد از طریق گفتگو با دوستان و نزدیکانش تجربه‌ی خود را با آنها در میان بگذارد، این امر که می‌توان آنرا همان درددل دانست باعث شکل‌گیری گفتگوی همدلانه خواهد شد و به التیام آلام فرد اندوهگین کمک می‌کند ولی باید این نکته را هم در نظر داشت که بنیان رفاقت بر شادی و تجربیات خوش زندگی است و تداوم طولانی مدت این درددل‌ها حتی اگر با بهترین و همد‌ل‌ترین رفیق هم باشد پس از مدتی باعث آزردگی و در نهایت تزلزل بنیان رفاقت طرفین خواهد شد. به قول هانا آرنت در میان گذاشتن خوشی به یقین بر درددل کردن و بازگو کردن ناخوشی‌ها ارجحیت دارد. شادی است که حرف می‌آورد، نه غم. گفتگوی دو رفیق از این نظر از سایر گفتگوهای انسان‌ها متمایز است که سرشار از لذت و شادی است.

اگر فرد رنجور از غم و غصه‌هایش زیاد سخن بگوید تبدیل به آینه‌ی دق خواهد شد، لذا یکی از چیزهایی که به هنگام رنجوری به آن نیاز داریم خوشی و شادی رفاقت است و باید بکوشیم رفاقت‌مان را در خوشی حفظ کنیم؛ نه اینکه با تمرکز بر ناخوشی غصه بخوریم و این غصه‌ها را به دوستانمان هم منتقل کنیم. باید به یاد داشته باشیم که این شادمانی است که روح ما و دوستی‌مان را تغذیه می‌کند نه غم و ناراحتی. باید به رنج خندید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۳۸
ویرگول ،،،