آشنای غریبه
اگر پیش از این فقط توئیتهای حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیسجمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری خبرساز میشد به تازگی کنشهایش هم خبرساز شده است. آشنا در 140 کاراکتر توئیتری جملاتی مینویسد که گاه میتوان 14 برداشت مختلف از آن داشت.
آشنا با وجودی که در سخن گفتن جزو معدود سیاست پیشگان صریح جمهوری اسلامی است اما همیشه در توئیت کردن و بهتازگی در کنش ورزی هم پیچیده و مبهم عمل میکند. همین خبرسازیهای آشنا باعث شده که چهره پرحاشیه و چندپهلویی از این استاد ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در رسانهها ساخته شود. چهرهی چندپهلویی که جناح چپ و راست هر دو در ترسیم آن دستبهدست میدهند و به اتفاق نظر در نقد و گاه تخریب آشنا میرسند. آشنا در دولت اعتدال در مختصات جغرافیایی منحصر به فردی ایستاده که جز خودش کسی طول و عرض آن را نمیداند.
آشنا از سویی با لقب «مشاورتر» نسبت به سایر مشاورین روحانی زیرکتر معرفی میشود و از سویی دیگر بهعنوان زنندهی گل به خودی خطاب میشود. اصولگرایان از سویی دلیل باخت خود در دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری را نداشتن استراتژیست ماهری چون آشنا میدانند و از سوی دیگر آشنا را متهم به طراحی جنگهای روانی و رسانهای میکنند.
آشنا از سویی چهرهای امنیتی و اطلاعاتی معرفی میشود و از سویی دیگر رسانهها تیتر میزنند رئیس دفترش به اتهام جاسوسی بازداشت شده است. از سویی آشنا را متهم به استخدام در پروژه نفوذ دانشگاه دورهام میکنند و از سوی دیگر از او بهعنوان ضدنفوذی و همکار دستگاه اطلاعاتی ایران در این پروژه نام میبرند.
در چهار سال گذشته اگر به تعبیر رئیسجمهور برخی از اعضای دولت با گیوههای ورنکشیده با دولت همراهی کردند مسلماً آشنا از آنهایی بود که نهتنها همیشه گیوه ورکشیده در خط مقدم حضور داشت بلکه همیشه آستین بالا داده و سینه سپر کردهی دولت بود اما گاهی همین آشنا چنان توئیتها و کارهایی میکند که رسانههای طرفدار دولت نیز به انتقاد از وی میپردازند. اگرچه سمت رسمی آشنا مشاور فرهنگی است ولی به نظر میرسد بیشتر مشاور سیاسی است و اتفاقاً کمتر از همه به مسائل فرهنگی دولت مشغول است.
اگرچه معاون ارتباطات و اطلاعرسانی ریاستجمهوری و همچنین مشاور رسانهای رئیسجمهور اشخاص دیگری هستند ولی اغلب از او بهعنوان طراح و راهبر خطمشی رسانهای دولت نام میبرند. این موقعیتهای متناقض و سخنان ناهمخوانی که دربارهی آشنا گفته میشود و نیز مواضع و کارهای غیرعادی او همگی نشان از آن دارد که وی تفاوتهای بارزی با تیپ غالب سیاستورزان جمهوری اسلامی ایران دارد. همین اجتماع نقیضین در آشناست که باعث شده در چند روز اخیر رسانههای متعددی از او با عنوان «غریبه» یاد کنند و به دلیل گفتار و کردار غیرمعمولش خواهان کنار گذاشتن وی از دولت روحانی شوند.
رسانههایی که از آشنا بهعنوان «غریبه» یاد میکنند البته این را نمیدانند که «غریبه» در میان جامعهشناسان مفهوم دیگری دارد، معنایی که با آنچه رسانهها به کار میبرند بسیار متفاوت است. «غریبه» در معنای جامعهشناختی آن فقط نوعی آرایهی ادبی برای به کار بردن در مقابل اسم آشنا نیست؛ بلکه نوعی منش و فرم اجتماعی است که با مقالهی مشهور گئورگ زیمل جامعهشناس کلاسیک آلمانی وارد ادبیات جامعهشناسی شد.
تیپ رفتاری و گفتاری حسامالدین آشنا به نحوی است که به نظر میرسد مناسبترین توصیف برای او همان توصیف گئورگ زیمل از «غریبه» باشد.
حسامالدین آشنا خلاف نامش غریبه است؛ البته غریبه در معنای زیملی آن. غریبهی زیملی نوعی تیپولوژی است که به مدد آن میتوان دلایل رفتارها و گفتارهای غیرعادی آشنا و مختصات جغرافیایی محل استقرار او را بهتر تحلیل کرد. غریبگی حسامالدین آشنا فقط محدود به عمر دولت روحانی هم نیست، او چه زمان حضور در وزارت اطلاعات و چه زمان استادی در دانشگاه امام صادق (ع) باز هم غریبه محسوب میشد. غریبگی در منش حسامالدین آشنا فقط یک آرایهی ادبی پارادوکسیکال نیست بلکه نوعی فرم اجتماعی به معنای جامعهشناختی آن است.
[عکس از مصاحبهای است که با آشنا سال 91 برای سایت جماران داشتم]