ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

[منتشر شده در میدان]


اجراهای کمدی «سیده‌ زینب موسوی» دختر جوان قمی در برنامه خندوانه نه از نظر کیفیت هنری و اجرایی بلکه از نظر اجتماعی و سیاسی واجد پیام‌های روشنی از تغییرات شتابان جامعه ایران است. دختری جوان از شهری که به عنوان مذهبی‌ترین شهر ایران شناخته می‌شود با حضور در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مطالبی را بیان می‌کند که با تصویر غالبا ارائه شده از قم ابدا همخوانی ندارد، مطالبی که حتی علیرغم سانسور بخش‌هایی از آن همچنان از نظر عده‌ای دارای کنایه‌های منشوری بود. تصویری که اغلب با شنیدن نام قم به ذهن متبادر می‌شود اجتماعی مذهبی با ساکنینی اغلب روحانی و مردمحور است ولی دختری جوان تصویری جدید از این شهر ارائه کرده که نشان از قم جدیدی دارد، قمی که می‌توان آن را قم جوانان دانست. هرچند بعد از اجرای «سیده زینب موسوی» توجه افکار عمومی و رسانه‌ها بیشتر به شوخی‌های منشوری او جلب شد اما باید توجه داشت که بیش از حرف‌هایش؛ این خود اوست که مهم است. اویی که هر چند بعد از حضور در جلوی دوربین خندوانه به شهرتی مضاعف دست یافت اما از مدت‌ها پیش در اینستاگرام و تلگرام میلیون‌ها نفر کلیپ‌های او را دیده بودند.

سیده زینب موسوی از سال‌ها پیش با نام «امپراطور کوزکو» کلیپ‌های کوتاهی در اتاق خود ضبط می‌کند که اغلب در پس زمینه آن کمد دیواری اتاقش وجود دارد، چادر گلدار را به نحوی به سر می‌کند که فقط دماغش مشخص است و با لهجه قمی در قالبی طنز به نقد کلیشه‌های جنسیتی، مسائل سیاسی روز، حضور زنان در انتخابات، ناکارآمدی مدیریتی در کشور، آزادی بیان و دموکراسی، تحلیل مسابقه‌های فوتبال، حضور زنان در عرصه‌های ورزشی، نوروز، اسکار، ازدواج، ترامپ، برجام، خشونت علیه زنان، ماه محرم، داعش و ... می‌پردازد. نویسنده، فیلمبردار و بازیگر همه‌ی این کلیپ‌های خلاقانه خودش است و از محتوای آنها مشخص است که اطلاعات عمومی و هوش بالایی دارد. امپراطور کوزکو تاکنون حدود 200 کلیپ طنز در تلگرام و اینستاگرام منتشر کرده، در اینستاگرام بیش از 80 هزار نفر فالور صفحه او هستند، در تلگرام هم کانال او حدود 110 هزار نفر عضو دارد و برخی از کلیپ‌های او فقط در تلگرام بیش از یک میلیون بازنشر شده است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۲۰
ویرگول ،،،

آشنای غریبه
اگر پیش از این فقط توئیت‌های حسام‌الدین‌ آشنا مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری خبرساز می‌شد به تازگی کنش‌هایش هم خبرساز شده است. آشنا در 140 کاراکتر توئیتری جملاتی می‌نویسد که گاه می‌توان 14 برداشت مختلف از آن داشت.
 آشنا با وجودی که در سخن گفتن جزو معدود سیاست پیشگان صریح جمهوری اسلامی است اما همیشه در توئیت کردن و به‌تازگی در کنش ورزی هم پیچیده و مبهم عمل می‌کند. همین خبرسازی‌های آشنا باعث شده که چهره پرحاشیه و چندپهلویی از این استاد ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در رسانه‌ها ساخته شود. چهره‌ی چندپهلویی که جناح چپ و راست هر دو در ترسیم آن دست‌به‌دست می‌دهند و به اتفاق نظر در نقد و گاه تخریب آشنا می‌رسند. آشنا در دولت اعتدال در مختصات جغرافیایی منحصر به فردی ایستاده که جز خودش کسی طول و عرض آن را نمی‌داند.
آشنا از سویی با لقب «مشاورتر» نسبت به سایر مشاورین روحانی زیرک‌تر معرفی می‌شود و از سویی دیگر به‌عنوان زننده‌ی گل به خودی خطاب می‌شود. اصول‌گرایان از سویی دلیل باخت خود در دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری را نداشتن استراتژیست ماهری چون آشنا می‌دانند و از سوی دیگر آشنا را متهم به طراحی جنگ‌های روانی و رسانه‌ای می‌کنند.
 آشنا از سویی چهره‌ای امنیتی و اطلاعاتی معرفی می‌شود و از سویی دیگر رسانه‌ها تیتر می‌زنند رئیس دفترش به اتهام جاسوسی بازداشت شده است. از سویی آشنا را متهم به استخدام در پروژه نفوذ دانشگاه دورهام می‌کنند و از سوی دیگر از او به‌عنوان ضدنفوذی و همکار دستگاه اطلاعاتی ایران در این پروژه نام می‌برند.
 در چهار سال گذشته اگر به تعبیر رئیس‌جمهور برخی از اعضای دولت با گیوه‌های ورنکشیده با دولت همراهی کردند مسلماً آشنا از آن‌هایی بود که نه‌تنها همیشه گیوه ورکشیده در خط مقدم حضور داشت بلکه همیشه آستین بالا داده و سینه سپر کرده‌ی دولت بود اما گاهی همین آشنا چنان توئیت‌ها و کارهایی می‌کند که رسانه‌های طرفدار دولت نیز به انتقاد از وی می‌پردازند. اگرچه سمت رسمی آشنا مشاور فرهنگی است ولی به نظر می‌رسد بیشتر مشاور سیاسی است و اتفاقاً کمتر از همه به مسائل فرهنگی دولت مشغول است.
 اگرچه معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری و همچنین مشاور رسانه‌ای رئیس‌جمهور اشخاص دیگری هستند ولی اغلب از او به‌عنوان طراح و راهبر خط‌‌مشی رسانه‌ای دولت نام می‌برند. این موقعیت‌های متناقض و سخنان ناهمخوانی که درباره‌ی آشنا گفته می‌شود و نیز مواضع و کارهای غیرعادی او همگی نشان از آن دارد که وی تفاوت‌های بارزی با تیپ غالب سیاست‌ورزان جمهوری اسلامی ایران دارد. همین اجتماع نقیضین در آشناست که باعث شده در چند روز اخیر رسانه‌های متعددی از او با عنوان «غریبه» یاد کنند و به دلیل گفتار و کردار غیرمعمولش خواهان کنار گذاشتن وی از دولت روحانی شوند.
 رسانه‌هایی که از آشنا به‌عنوان «غریبه» یاد می‌کنند البته این را نمی‌دانند که «غریبه» در میان جامعه‌شناسان مفهوم دیگری دارد، معنایی که با آنچه رسانه‌ها به کار می‌برند بسیار متفاوت است. «غریبه» در معنای جامعه‌شناختی آن فقط نوعی آرایه‌ی ادبی برای به کار بردن در مقابل اسم آشنا نیست؛ بلکه نوعی منش و فرم اجتماعی است که با مقاله‌ی مشهور گئورگ زیمل جامعه‌شناس کلاسیک آلمانی وارد ادبیات جامعه‌شناسی شد.
تیپ رفتاری و گفتاری حسام‌الدین آشنا به نحوی است که به نظر می‌رسد مناسب‌ترین توصیف برای او همان توصیف گئورگ زیمل از «غریبه» باشد.
 حسام‌الدین آشنا خلاف نامش غریبه‌ است؛ البته غریبه در معنای زیملی آن. غریبه‌ی زیملی نوعی تیپولوژی است که به مدد آن می‌توان دلایل رفتارها و گفتارهای غیرعادی آشنا و مختصات جغرافیایی محل استقرار او را بهتر تحلیل کرد. غریبگی حسام‌الدین آشنا فقط محدود به عمر دولت روحانی هم نیست، او چه زمان حضور در وزارت اطلاعات و چه زمان استادی در دانشگاه امام صادق (ع) باز هم غریبه محسوب می‌شد. غریبگی در منش حسام‌الدین آشنا فقط یک آرایه‌ی ادبی پارادوکسیکال نیست بلکه نوعی فرم اجتماعی به معنای جامعه‌شناختی آن است.

[عکس از مصاحبه‌ای است که با آشنا سال 91 برای سایت جماران داشتم]
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۲
ویرگول ،،،

[ترجمه‌ای منتشر شده در هفته‌نامه وطن‌ یولی]


کمال کیریشجی (پژوهشگر اندیشکده بروکینگز)

اگرچه ترکیه در دوران جنگ سرد، به عنوان عضو مورد اعتماد دنیای غرب شناخته شد اما اخیرا اقدامات و ترجیحات ترکیه با سیاست‌های کشورهای اروپایی و آمریکایی تفاوت‌هایی داشته است. در سوریه، سیاست‌های ترکیه به خصوص بعد از پیشرفت داعش در منافات با سیاست‌های ایالات متحده بوده است. دولت ترکیه بر اولویت تغییر رژیم اسد در سوریه نسبت به چیرگی بر گروه داعش تاکید کرده؛ که این امر حتی منجر شد ترکیه تهدید به اخراج از پیمان ناتو شود. سکوت ترکیه درباره‌ی حمله روسیه به اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه و نیز اشتیاق این کشور به داشتن روابط اقتصادی نزدیک‌تر با روسیه، پرسش‌هایی را در خصوص تعهد ترکیه نسبت به ارزش‌های دنیای لیبرال غربی برانگیخته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۴۳
ویرگول ،،،

[ترجمه‌ای منتشر شده در روزنامه ایران، پارسینه، بوی باران و اویان نیوز]

مقدمه مترجم

ترکیه در سال‌های اخیر با احداث سدهای متعدد بر روی رودخانه‌های خروجی از این کشور در صدد استفاده از آب به عنوان ابزاری برای تسلط منطقه‌ای بوده است. از این نظر مطالعه نوع نگاه یکی از مهم‌ترین مراکز مطالعاتی این کشور در زمینه آب بویژه با تمرکز بر ایران می‌تواند برای ما اهمیت زیادی داشته باشد. جالب اینکه مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه ترکیه تاکنون پژوهش‌های متعددی درباره‌ بحران آب در ایران انجام داده‌است که یکی از این پژوهش‌ها پیش روی شماست. این مرکز از مهم‌ترین نهادهای مشورتی ترکیه در حوزه‌ سیاستگذاری‌ است و پرداختن آنها به بحران آب در ایران نشانگر توجه سیاستگذاران این کشور به موضوعات مبتلا به ایران از جمله بحران آب است:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۲۴
ویرگول ،،،

[ترجمه‌ای منتشر شده در سایت‌های زیست‌بوم، پارسینه، مهندسین مشاور کویر و نیرو نیوز]


طوبا ائوریم مادن*: ترکیه، سوریه و عراق ذینفعان عمده‌ی حوزه‌ی آبریز رودخانه‌های دجله و فرات هستند اما به غیر این سه کشور ایران نیز در این حوزه آبریز تاثیرگذار است. 90 درصد آبدهی سالانه فرات از خاک ترکیه و 10 درصد از خاک سوریه سرچشمه می‌گیرد. در مورد رودخانه دجله نیز ترکیه 40 درصد، عراق 50 درصد و ایران 10 درصد از حجم سالیانه آب جاری در این رودخانه را تامین می‌کنند. همچنین ایران آب قابل توجهی را از طریق رودخانه‌های کارون و دیاله به شط‌العرب (اروند) انتقال می‌دهد.
پروژه‌های انتقال آب اجرا شده توسط ایران در سرشاخه‌های رودخانه‌های کارون و دیاله بر منابع آبی مورد نیاز در پایین دست به خصوص در عراق تاثیر منفی گذاشته است. از دهه 1960 که ترکیه و سوریه شروع به ساخت سدهای کبان و طبقا کردند؛ تاکنون رودخانه‌های دجله و فرات در روابط فی‌مابین ترکیه، سوریه و عراق نقشی تعیین‌کننده داشته‌اند. ایران در مذاکرات و نشست‌های فنی 50 سال گذشته در مورد آب‌های مرزی شرکت نمی‌کرد و فقط در مطالعات علمی که در دوره‌ی اخیر اجرا شده، شرکت کرده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۱۵
ویرگول ،،،

[منتشر شده در روزنامه بهار و سایت بهار نیوز]


کنسرت مشترک عالیم قاسم‌اف و پرواز همای با عنوان «جنجال دو دیوانه» 19 و 20 اسفند 1395 در تالار وزارت کشور برگزار شد. کنسرتی که باید آنرا امری فراتر از یک کار هنری صرف دانست. ‌ترکیب خلاقیت و نوآوری همای با تجربه و مهارت عالیم قاسم‌اف اثر بدیعی خلاق کرد که می‌توان آن را از نمونه‌های والای پیوند فرهنگی ایران و آذربایجان دانست. عالیم قاسم‌اف تقریبا همه ساله در شهرهای مختلف ایران کنسرت‌هایی دارد ولی بدون شک اجرای مشترک او با همای متفاوت از تمامی کارهای قبلی او بود.

همای و عالیم قاسم اف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۳۱
ویرگول ،،،

[منتشر شده در فصلنامه نقد کتاب علوم‌اجتماعی]

 

در سال 1997 انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی پیمایشی را در بین اعضای خود برای ارزیابی انتقادی میراث جامعه‌شناسی در قرن بیستم انجام داد که نتایج آن در کنگره جهانی انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی در سال 1998 اعلام شد. در این پیمایش انجمن جهانی جامعه‌شناسی از اعضای خود خواست هر کس 5 کتاب منتشر شده در قرن بیستم را که در حرفه آنها به عنوان جامعه‌شناس تاثیرگذار بوده را انتخاب کند. در این نظرسنجی 16 درصد از اعضای انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی یعنی 455 نفر از 2785 نفر شرکت کردند.[1]

هرچند 19 سال از انجام این نظرسنجی می‌گذرد و مراجع دیگری هم با روش‌های متعدد کتاب‌های دیگری را به عنوان کتاب‌های برتر جامعه‌شناسی اعلام کرده‌اند ولی تقریبا می‌توان گفت از بین تمامی این فهرست‌ها؛ کتاب‌هایی که توسط انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی اعلام شده‌اند در بین اجتماع علمی جامعه‌شناسان از اعتبار و پذیرش بیشتری برخوردار هستند. شاید یکی از ابهامات این فهرست چگونگی تعریف کتاب جامعه‌شناسی و تفاوت آن با کتاب‌های سایر حوزه‌های علوم اجتماعی نظیر اقتصاد، علوم سیاسی، مطالعات فرهنگی، انسان‌شناسی و ... باشد. همچنین محدود بودن دایره زمانی آن به کتاب‌های منتشر شده در قرن بیستم نیز از دیگر نقصان‌های فهرست حاضر است. علیرغم این کاستی‌ها و ابهامات این فهرست به دلیل اینکه حاصل یک نظرسنجی در بین جامعه‌شناسان و اجرا شده توسط مهم‌ترین اجتماع علمی جامعه‌شناسی است؛ ارزش تامل و تعمق دارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۵
ویرگول ،،،
[منتشر شده در سایت‌های فرارو، روز نو، دمادم، بازار نیوز و بولتن]

تا پیش از کارمند شدن فکر میکردم ناکارآمدی و فساد شاخصه اصلی بروکراسی ایرانی است ولی تجربه‌ی کارمندی بیانگر آن بود که خودخواهی سازمانی را هم باید به این فهرست افزود.
 صفاتی که نه تنها در سطح ساختاری این نظام بلکه در سطح فردی اعضای آن هم قابل ردیابی است. خودخواهی سازمانی به این معنی که این ساختار به جای آنکه در خدمت جامعه و ایفاگر نقش‌های محول بدان باشد در خدمت خود و منافع متصدیانش است.
 در چارچوب این خودخواهی سازمانی منابع و امکانات سازمان به جای آنکه در خدمت عموم جامعه باشد به مصرف شخصی متصدیان آن می‌رسد. سازمانی که وظیفه‌ی محول‌اش رتق و فتق موضوعی از امور جمعی است، بیش از آنکه دغدغه جمع را داشته باشد در خدمت امیال و منویات کارکنان خود است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۶
ویرگول ،،،

[منتشر شده در فصلنامه دربند شماره 2، دی ماه 1395]


حضور هزاران نفر در پاسارگاد برای گرامیداشت کوروش باعث شد برخی این تجمع را مسئله‌ای سیاسی و هویتی تلقی کنند و با نگاه‌های مختلفی در نقد و یا تائید آن سخن بگویند. برخی از روحانیون این اتفاق را محکوم کرده و خواستار مقابله حاکمیت با چنین اتفاقاتی شدند. ملی‌گرایان نیز آن را پاسخی به تجزیه‌طلبان قومی تفسیر کردند و آن را نشانه‌ی وطن‌پرستی ایرانیان دانستند. نگاه رسمی هم طبق معمول این اتفاق را برنامه‌ریزی شده توسط رسانه‌های خارجی و برخی وابستگان داخلی آن‌ها دانست و بلافاصله تعدادی را هم بازداشت کرد. وجه مشترک تمامی این رویکردها این بود که امری غیرعادی و مسئله‌ای مهم رخ داده است که دارای پیام‌ها و پیامدهای سیاسی و اجتماعی است. همه‌ی این نگاه‌ها علیرغم تفاوت در قضاوتشان نسبت به این امر در این جنبه اشتراک نظر داشتند که جمع شدن شهروندان در یک محیط مسئله و یا حتی معضلی سیاسی است، همه‌ی این رویکردها گردهمایی 7 آبان را دارای پیام‌ها و پیامدهای سیاسی و اجتماعی می‌دانند و فقط در خوب یا بد بودن آن اختلاف نظر دارند.

در این نوشتار فارغ از تمامی این نگاه‌ها به دو سؤال می‌پردازیم:

1.     آیا اساساً هرگونه تجمعی که بدون درخواست و حمایت حاکمیت رسمی برگزار شده را باید مسئله دانست؟

2.     آیا کوروشی که در آبان 95 مردم سعی در بیدار کردنش داشتند همان کوروشِ آسوده بخواب سال 1350 بود؟ 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۲
ویرگول ،،،

در جلسه‌ای دولتی بودم که در میانه‌ی جلسه بلیط‌های جشنواره فیلم فجر را میان حاضرین تقسیم کردند. کلا در این سه سالی که حس بد دولتی بودن را تجربه کرده‌ام هر سال هنگام برگزاری جشنواره موسیقی و فیلم فجر تکاپو و رقابتی در میان کارمندان برای تصاحب بلیط‌های این دو جشنواره شکل می‌گیرد. کارمندانی که مطمئنم اغلب آنها اساسا فرق موسیقی و فیلم خوب را از بد نمی‌دانند و سال به سال هم علاقه‌ای برای رفتن به کنسرت و سینما ندارند ولی مفت بودن این بلیط‌ها باعث می‌شود صندلی‌هایی که علاقه‌مندان واقعی سینما و موسیقی باید روی آن بنشینند به اشغال کارمندان موسیقی‌نفهم و سینمانشناس دربیاید.
رانت بلیط جشنواره موسیقی و فیلم فجر شاید از کوچک‌ترین رانت‌هایی باشد که نصیب وابستگان و جیره‌خواران دولتی می‌شود. هر کارمند ناکارآمد دولتی در ایران در طول دوران کار خود حداقل یک بار از طریق تعاونی‌های مسکن کارکنان اداره‌اش زمین‌ یا خانه‌ای با قیمت‌هایی بسیار کمتر و ویژه دریافت می‌کند که همین یک مورد به تدریج با افزایش قیمت زمین و مسکن در ایران تبدیل به سرمایه‌ای عظیم برای او می‌شود، پدر و مادر کارمند من یکی از همین رانت‌خواران هستند. به تدریج که مساحت شهرها گسترش می‌یابد زمین‌های کشاورزی و روستاهای اطراف به شهر می‌پیوندند و اغلب شرکت‌های تعاونی مسکن کارکنان ادارات دولتی به راحتی می‌توانند مجوز تغییر کاربری این زمین‌ها و تقسیم آن بین کارکنان آن اداره را بگیرند و از این محل رانتی شیرین و عظیم برای کارمندان دولتی فراهم کنند. همین شرکت‌های تعاونی مسکن ادارات دولتی از بزرگ‌ترین زمین‌خواران و نابودگران محیط‌زیست ایران هستند که با استفاده از دولتی بودن خود به راحتی می‌توانند تمام قوانین را دور بزنند.
بیراه نبود که وقتی جنجال املاک واگذار شده در شهرداری تهران شکل گرفت، قالیباف در پاسخ گفت ما به همه‌ی تعاونی‌های مسکن کارکنان دولتی امتیازاتی می‌دهیم و این امر پدیده جدیدی نیست.
توزیع رانت در میان دولتی‌ها یک مورد و دو مورد نیست، برخی در حد املاک شهرداری است و برخی هم در حد بلیط جشنواره فیلم و موسیقی فجر، منطق موجود در هر دوی آنها یکی است و تنها تفاوت در مقیاس آنهاست. رانت‌خواری دولتی‌ها هم از همین مقیاس‌های خرد بلیطی شروع می‌شود و به تدریج به سطحی در اندازه زمین و مسکن می‌رسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۰۱
ویرگول ،،،

اصلا فکر نمی‌کردم که با شنیدن خبر مرگ «سلیم» گریه‌ام بگیرد، بعد از مرگش فهمیدم که در ناخودآگاهم بیش از خودآگاهم دوستش داشتم. برای من «سلیم» یکی از نمادهای هویتی اردبیل محسوب می‌شد، پدیده‌ای هم‌ردیف با بقعه شیخ‌صفی، ساوالان و شاید تا حدی علی دایی. «سلیم» برای همه اگر موذن‌زاده بود ولی در نزد همشهری‌هایش این پیرمرد 80 ساله با اسم کوچکش خطاب می‌شد و همین خود بازگوی بخشی از علاقه‌ی اردبیلی‌ها به او بود. در روزگاری که مداحان از تریبون و نفوذشان سواستفاده‌های بسیاری می‌کنند «سلیم» جز برای مرثیه و مولودیه‌خوانی استفاده نکرد. فقط هم روضه نمی‌خواند و اتفاقا اصرار بسیاری هم بر مولودی‌خوانی داشت و جزو اولین مداحانی بود که مولودی‌خوانی هم کرد و همیشه هم تاکید داشت که ائمه فقط برای گریاندن نیستند.

اهل این هم نبود که از دولتمردان امتیازی برای خودش بخواهد ولی بارها از صداوسیما شکوه کرد که در پخش مداحی‌های ترکی تبعیض قائل می‌شود و با پخش مداحی‌های فارسی خاص به ترویج سبک‌های نامناسب مداحی در کشور دامن می‌زند.

جزو معدود مداحانی بود که دستگاه‌های موسیقی ترکی و فارسی را خوب می‌دانست و در قالب آنها مداحی و مولودی می‌خواند. چند سال پیش هم که در عروسی یکی از بستگانش نتوانست جلوی خود را بگیرد! و با شنیدن موسیقی ترکی، میکروفون را از دست خواننده گرفت و «قؤی گولوم گلسین آی ننه، قؤی یاریم گلسین آی ننه» را خواند در اردبیل کسی تعجب نکرد چون سلیم شادی و حزن را در کنار هم لازم می‌دانست، وقتی هم که کلیپ این ترانه‌خوانی سلیم پخش شد همگان به چیره‌دستی او در ترانه‌خوانی ترکی هم واقف شدند و هیچ کس هم ترانه خواندن در مجلس عروسی را عیبی برای سلیم ندانست. در میانه‌ی یکی از مولودی‌خوانی‌هایش وقتی آب جوش ‌خورد در دستگاه سه‌گاه ‌گفت «آی آبش داغ بود دهنم سوخت»‍!. به همان میزان که مرثیه‌هایش سوزناک و برآمده از قلبش بود، مولودی‌هایش هم شاد و آمیخته به شوخی بود.

عضو دیگری از خانواده‌ی ارزشمند موذن‌زاده‌ها رفت ولی شکر که «ودودِ» سلیم زنده است و صدا و منش سلیم‌النفس موذن‌زاده هنوز جاری است. «سلیم» و «رحیم» را به خاطر بسپاریم و «ودود» را قدر بدانیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۵ ، ۲۱:۲۴
ویرگول ،،،

[منتشر شده در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی، بولتن نیوز، ستاد احیای دریاچه ارومیه و ساعت 24]


در چند سال اخیر ریزگردها استان‌های جنوبی و غربی ایران را فراگرفته و روز به روز بر دامنه‌ی تاثیر آنها افزوده می‌شود و گاه تا استان‌های مرکزی هم سرایت پیدا می‌کنند. دولتمردان در مقابل فشار افکار عمومی برای توقف این ریزگردها همواره گفته‌اند که منشاء حدود 90 درصد این ریزگردها کشورهای خارجی نظیر عراق، عربستان، کویت و اردن هستند و به همین دلیل خود ایران مستقیماً نمی‌تواند برای توقف این ریزگردها اقدام کند. در میان این چهار کشور مذکور همواره عراق بیش از عربستان، کویت و اردن در شکل‌گیری ریزگردها و انتقال آنها به خاک ایران نقش داشته است.

ایران بارها از دولت عراق خواسته است که اقدام جدی برای تثبیت این ریزگردها انجام دهد، اما تاکنون این گفتگوها ثمری نداشته و اقدام چندانی برای جلوگیری از منشاء بروز ریزگردها در عراق صورت نگرفته است. حال سوال مهم این است که چرا عراق جلوی ریزگردها را نمی‌گیرد؟ این امر چند دلیل عمده دارد:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۴:۱۴
ویرگول ،،،

[منتشر شده در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی]


در دهم تیرماه 1394 مقاله‌ای با عنوان «راهبردی برای بهبود تصویر ملی ایران» به قلم دکتر حسام‌الدین آشنا در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی منتشر شد. ایده‌ی محوری این مقاله پیشنهاد تشکیل «ستاد ارتباطات راهبردی ایران» در زیرمجموعه‌ی شورای عالی امنیت ملی با هدف بهبود تصویر ملی ایران بود. در متن حاضر نکاتی در نقد این پیشنهاد نوشته شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۴:۰۶
ویرگول ،،،

[منتشر شده در سایت صدای معلم]


 فراخوان اخیر وزارت آموزش و پرورش برای استخدام پیمانی حدود 3700 نفر با واکنش‌هایی در میان افکار عمومی جامعه‌ی ایران و به خصوص زنان مواجه شد. زنان جوان ایرانی وقتی با سهمیه 20 درصدی زنان در فراخوان استخدامی اخیر وزارت آموزش و پرورش مواجه شدند آن را یکی دیگر از مصادیق تبعیض علیه زنان دانستند.

در شرایطی که میزان زنان دانشجو در دانشگاه‌های ایران از مردان بیشتر است دور از ذهن هم نیست که زنان انتظار داشته باشند پس از پایان تحصیلات دانشگاهی در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی‌شان جذب شوند. سال‌هاست که زنان به دلایل و توجیهات متعددی از جمله نامناسب بودن برخی مشاغل با روحیات و خلقیات زنانه از بازار کار محروم می‌شوند ولی این بار در مورد شغل معلمی نمی‌توان این توجیه رایج را دوباره به کار برد و بهانه‌ای برای سهمیه 20 درصدی زنان در مقابل سهمیه 80 درصدی مردان برای شغل معلمی دست و پا کرد.

آن گونه که در رسانه‌ها مطرح شده دلیل استخدام چهار برابری مردان نسبت به زنان در فراخوان اخیر وزارت آموزش و پرورش آن است که مدیران این وزارتخانه قصد دارند نسبت جنسیتی فعلی وزارتخانه‌ی خود را که به سود زنان است رفته رفته به سمت مردان تغییر دهند و توازنی بین تعداد معلمان زن و مرد شاغل در این وزارتخانه برقرار کنند.

این مقاله قصد پرداختن به تبعیض جنسیتی و اجحاف اعمال شده در حق زنان جویای کار را ندارد؛ هدف این مقاله طرح مسئله‌ای در خصوص پیامدهای امنیتی برنامه‌ی مردانه‌سازی ساختار وزارت آموزش و پرورش است ؛ نکته‌ای که به نظر می‌رسد مدیران وزارت آموزش و پرورش از آن غافل هستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۷
ویرگول ،،،
[منتشر شده در سایت‌های فرارو، خلیج فارس، انجمن فرویدی و صبح میمه]
 
در چند روز گذشته پزشکان ایرانی مجددا به عرصه‌ رسانه‌ها بازگشتند و به دلیل قتل پزشک اردبیلی و بازداشت چندساعته پزشک دیگری در نورآباد ممسنی فریاد مظلومیت سر دادند. در جریان این اعتراضات پزشکان دوباره تشری هم به مجموعه طنز «در حاشیه» زدند و این سریال را سرآغاز اجحاف‌ها به پزشکان معرف کردند.
هرچند انتقادات و نارضایتی‌های جامعه ایران از رفتار و کنش‌های پزشکان در مواجه با بیماران از سال‌ها پیش وجود داشته و کمابیش تک‌تک ایرانیان با افتادن گذارشان به بیمارستان‌ها و مطب‌های پزشکان از رفتار فردی و صنفی پزشکان آسیب‌هایی دیده‌اند ولی مجموعه طنز در حاشیه باعث شد تا نارضایتی جامعه از پزشکان برای نخستین‌ بار در سطحی گسترده  ابراز شود. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۸
ویرگول ،،،