ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

جامعه نشینی، جامعه بینی و جامعه شناسی

ویرگول

ویرگول برای نرسیدن به نقطه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

[منتشرشده در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی]


در اقتصادی که در آن ورود بانک‌ها به عرصه‌ی بنگاه‌داری و ساخت‌وساز عادی شده، دور از انتظار نیست که حتی دستگاه‌های دولتی هم به این ورطه کشیده شوند. این روند تأسف‌بار حتی به سازمانی بشردوستانه همچون هلال‌احمر هم رسیده و این سازمان با تشکیل شرکتی به نام «شرکت ساختمانی هلال ایرانیان» در زیرمجموعه‌ی «شرکت سرمایه‌گذاری هلال ایران» به عرصه‌ی ساخت‌وساز وارد شده است. مسلماً حضور یک سازمان دولتی آن‌هم سازمانی که وظیفه و مأموریتش امداد به حادثه‌دیدگان و انجام فعالیت‌های انسان‌دوستانه است، در عرصه پاساژسازی پیامدهای مخرب متعددی به‌خصوص در عرصه اجتماعی و سازمانی خواهد داشت.

هلال احمر


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۱
ویرگول ،،،

کمتر مقاله‌های دانشگاهی مورد توجه قرار می‌گیرند و خوانده می شوند، چند سال پیش مایکل بورووی رئیس انجمن جهانی جامعه‌شناسی مقاله‌ای با عنوان جامعه‌شناسی مردم‌مدار نوشت که مورد توجه جهانی جامعه‌شناسان قرار گرفت و به بسیاری از زبان‌ها ترجمه شد. در ایران هم این مقاله ترجمه شد، مورد بحث قرار گرفت و کمیته‌ای هم در انجمن جامعه‌شناسی ایران به همین نام تشکیل شد. حالا یکی از جامعه‌شناسان ایرانی به نام محمدرضا طالبان نقدی خواندنی بر ایده‌ی این مقاله نوشته با عنوان «علیه جامعه‌شناسی سیاست‌گذار». هرچند این مقاله هم دانشگاهی بود و احتمال داشت مثل اغلب این نوع مقاله‌ها خوانده نشود ولی آنچنان مهم بوده که انجمن جامعه‌شناسی ایران نشستی برای نقد این مقاله تشکیل داده. همین فروردین ماه بود که در دانشگاه فردوسی مشهد برای نقد این مقاله نشست مشابهی برگزار شده بود و حال نشست انجمن جامعه‌شناسی دومین نشستی هست که درباره‌ی مقاله‌ی «علیه جامعه‌شناسی سیاست‌گذار» برگزار می‌شود.

این مقاله جزو معدود مقاله‌های مهم و خواندنی علمی-پژوهشی است و به خصوص اینکه نقدی جدی و محکم علیه ایده‌ای جهانی و تاثیرگذار در عرصه جهانی جامعه‌شناسی است. به نظرم این مقاله از نشانه‌های بلوغ جامعه‌شناسی ایران و نشان‌گر آن است که جامعه‌شناسی ایران تک‌جمله‌هایی برای عرضه در سطح جهانی دارد.

اگر طالبان، استاد یک پژوهکشده گمنام نبود و جامعه‌شناسی پرهیاهو همچون یوسف اباذری بود مثلما این مقاله‌اش بیش از سخنرانی‌های جنجالی اباذری سروصدا به پا می‌کرد و مورد توجه جامعه‌شناسان قرار می‌گرفت. به نظرم این نقد طالبان باید به انگلیسی ترجمه شود و در نشریات بین‌المللی جامعه‌شناسی هم منتشر شود، چرا که علیه یکی از مهم‌ترین مقاله‌های تاریخ جامعه‌شناسی جهان و علیه ایده‌ی یکی از مهم‌ترین جامعه‌شناسان زنده جهان نوشته شده است.

شاید بسیاری با نقدهای طالبان بر «جامعه‌شناسی سیاست‌گذار» موافق نباشند و نقدهای او را وارد ندانند ولی اینگونه نقد نوشتن بر یکی از مهم‌ترین مقاله‌ی معاصر جامعه‌شناسی جهان، کاری است که در ایران سابقه نداشته و جسارت و توانی می‌طلبد که کمتر کسی دارد. جامعه‌شناسی ایران باید این مقاله طالبان را جدی بگیرد.

خواندن این مقاله و حضور در نشست بررسی این مقاله را از دست ندهید.

یک‌شنبه ساعت 17، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سالن انجمن جامعه‌شناسی. با حضور قانعی‌راد، پاکسرشت، قراخانی و خود طالبان.

 مقاله «علیه جامعه‌شناسی سیاست‌گذار» را از اینجا دانلود کنید

 خبر برگزاری نشست در سایت انجمن جامعه‌شناسی


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۶
ویرگول ،،،

«مبارزه با رانت و فساد و اقدامات غیرقانونی نه تنها یک تکلیف قانونی، بلکه یک وظیفه شرعی و اعتقادی نیز است. باید با متخلفان و کسانی که با رانت موجب تضییع حقوق دیگران شده‌اند، برخورد کرد».

دکتر علی‌محمد حاضری

[مصاحبه با خبرگزاری ایلنا درباره سه هزار بورسیه غیرقانونی،1393.6.4]

 

این روزها که ماجرای سه هزار بورسیه غیرقانونی همچنان داغ است؛ مروری بر جدیدترین مورد این قبیل اقدامات غیرقانونی می‌تواند نشانگر برخی از ابعاد وضعیت اسفبار دانشگاه‌های ما باشد. عطش سیری‌ناپذیر دکتر شدن و رانت‌سازی دانشگاهی چپ و راست نمی‌شناسد و همه‌ جناح‌های سیاسی ایران را فرا گرفته است. با خواندن این مقاله درخواهید یافت که چه روش‌های تودرتو و پیچیده‌ای در نظام دانشگاهی ما وجود دارد که از طریق آن برخی افراد بدون کنکور دادن دکتر می‌شوند.

  دکتر علی محمد حاضری

۲۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۹
ویرگول ،،،

[منتشر شده در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی، ساوالان خبر، مشکین رسا، مشکین فردا، کیهان مشکین، خیاو نیوز و سماط]


خرداد 1393 بود که کلنگ احداث مجمتع «آهن و فولاد سبلان» در مشکین‌شهر با سرمایه‌گذاری محمدرضا زنوزی، در زمینی 72 هکتاری به زمین زده شد. زنوزی در مراسم کلنگ‌زنی این مجتمع تاکید کرد که اینبار این کارخانه را بدون تسهیلات بانکی خواهد ساخت و از هیچ بانکی وام نخواهد گرفت. پیامدهای ‌محیط زیستی این مجتمع که قرار است بزرگ‌ترین مجتمع فولادسازی شمال‌غرب کشور شود؛ نمونه‌ای پرتکرار از بی‌توجهی به مکان‌یابی و آمایش سرزمین در صنایع بزرگ کشور است. همانند بسیاری از طرح‌های صنعتی کشور در این طرح نیز فقط منفعت­اندیشی اقتصادی کوتاه­مدت به چشم می‌خورد و پیامدهای محیط زیستی، اجتماعی و منافع بلندمدت اقتصادی این طرح فراموش شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۱۸
ویرگول ،،،

دیروز از مرکزی دولتی سوار آژانس شدم، تا رسیدن به مقصد همسفر راننده ای مهربان و دردمند شدم که همچون بسیاری دیگر از هم وطنانم برای تامین حداقل معاش خانواده اش مشکلات بسیاری داشت ولی برخلاف بسیاری غر نمیزد و فحش نمیداد، فقط درددل میکرد. پیرمرد سیدی بود که چون از مرکزی دولتی مرا سوار کرده بود فکر میکرد کاره ای هستم. خاضعانه و محترمانه مرا به جدش قسم داد که آقای مهندس وضع مملکت را بهتر کنید خیلی تحت فشاریم. پرسید راست می گویند به غیر آن 300 میلیارد و 250 میلیارد کسی پیدا شده که 900 میلیارد خورده؟ خجالت کشیدم بگویم همه این ارقام هزار میلیارد هم کنارشان دارند، اگر هم می گفتم اصلا مگر می توانست حساب کند که  9هزار میلیارد تومان یعنی چقدر؟ 
مرا جزوی از این دولت (حاکمیت) می دانست و به حق از دولتمردش حداقل انتظاراتی هم داشت، هیچ توجیه و پاسخی برایش نداشتم، وقتی از دولت حقوق می گیرم یعنی علاوه بر بودجه اش باید در ناکارآمدی هایش هم شریک شوم، اینکه بگویم این بخش دولت یا فلان وزارتخانه و سازمان به منی که از بودجه دولت سهم می برم مربوط نیست و آنها بخش جداگانه ای هستند چیزی جز بی مسئولیتی و فریبکاری نیست.
وقتی جیره خوار دولت (حاکمیت) شدی و از سودش سهم بردی باید در قبال تمام ناکارآمدی هایش هم سهمی ببری، یا پای بر وجدانت بگذار و بگو به من چه؛ من فقط پاسخگوی مسئولیت محدود خودم به عنوان یک کارمند جز هستم (تازه اگر آنرا هم باشم) و یا جیره خوار دولت (حاکمیت) نباش و نان بازوی خود را بخور.
شاید برخی از دولتی بودن احساس قدرت کنند ولی برای من در این چند ماه اخیر حسی جز شرمندگی نداشته است. شرمندگی در قبال تمام ناکارآمدی های دولتی (حاکمیتی) که حال من بخشی از آن شده ام. هر روز مثل گاو از جلوی هم وطنانم رد می شوم که نالان از ناکارآمدی برخی منصوبان از دورافتاده ترین نقاط کشور آمده اند تا شاید اینجا ناصبان همان ها به دادشان برسند و همتایان من فقط با گرفتن عریضه ای بی فایده آنها را روانه دیارشان می کنند. روزبروز گوشم کمتر به صدای همنوعم حساس می شود که برای عبور از همان اولین گیت امنیتی تودرتو التماس می کند. از هر گیتی که رد می شوم بیشتر از انسانیتم از همنوعم دورتر می شوم. برای عبور از هر گیت باید وجدان، عاطفه، صداقت، اخلاق و دلسوزی ام را تحویل دهم و با غرور، ظاهر رسمی، گفتار اعیانی، خودشیفتگی، ریا و بی تفاوتی وارد شوم. دولتی بودن حس خیلی بدی دارد، ای کاش می شد نباشم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۹
ویرگول ،،،

انجمن جامعه شناسی 18 آذر 1393 نشستی با عنوان «پدیدار شناسی فرهنگی یک مرگ؛ بررسی جامعه شناختی پدیده درگذشت مرتضی پاشایی» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد. یک روز قبل از آن هم در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی سه تن دیگر از جامعه شناسان درباره این پدیده سخن گفته بودند. در نشست دانشگاه علامه نبودم ولی توانستم در نشست انجمن جامعه شناسی شرکت کنم. حمیدرضا جلایی پور، سعید ذکایی، محمود شهابی، نعمت الله فاضلی، سعید منتظرقائم و محمدامین قانعی راد در این نشست سخن گفتند و در پایان نشست هم دوباره آتشفشان فرانکفورتی یوسف اباذری فوران کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۲:۰۱

[منتشر شده در سایت پارسینه]


چند هفته‌ای هست که علامت گیاه مخدر ماری جوانا را در جاهای مختلف تهران می بینم، به صورت برچسب بر روی سه ماشین دیده‌ام، در برنامه 90  بر روی تیشرت یکی از جوانان تماشاچی فوتبال دیدم، در همین برنامه 90 دیدم که بر روی بازوی حنیف عمران‌زاده بازیکن استقلال تاتو شده بود. این ماده مخدر بیشتر در آمریکای لاتین و آمریکای شمالی رایج است و در اروپا هم دیده شده ولی در ایران تاکنون چندان رواج نداشته تا اینکه خبری بر روی سایت‌ها مبنی بر کشف مزرعه‌های متعدد کشت گیاه این ماده مخدر در نقاط مختلف کشور منتشر شد که به نوعی نشانگر ورود آن به ایران هم بود.

توهم توطئه ندارم ولی واقعا عجیب است که یک ماده مخدر ابتدا با نمادهایی که بیشتر جنبه زیباشناختی دارد بر روی تیشرت‌ها، ماشین‌ها و تاتوی روی بدن جوانان ظهور می‌کند و لابد پس از آن خود این ماده مخدر هم مورد استعمال قرار می‌گیرد. از آن بدتر برنامه پربیننده‌ای همچون 90 هم بدون اینکه بداند این تصویر نماد چیست آنرا نشان می‌دهد.

 این نحوه ورود ماری جوانا به ایران خیلی عجیب است، تاکنون تصویر هیچ ماده مخدری به صورت نماد در عرصه عمومی جامعه ظاهر نشده بود، واقعا شاید جریانی سازمان‌یافته ماری جوانا را با این نوع تبلیغات همه جانبه وارد ایران کرده‌اند. در فیسبوک فقط کافی است اسم ماری جوانا را جستجو کرد تا چندین صفحه فارسی در ستایش این ماده مخدر یافت، این صفحات چندین هزار لایک دارند، یکی از این صفحات عنوانش هست «ما خواهان آزادی کشت ماری جوانا در شمال ایران هستیم» و به صورت یک کمپین ثبت شده است. این ماده مخدر در برخی کشورها آزاد است و صاحبان این صفحه با گرته برداری از چنین کشورهایی قصد قانونی کردن آن در ایران را هم دارند.

این روند، وحشتناک نگران کننده است، قبح این ماده مخدر ریخته است و بسیاری هم بدون اینکه بدانند این گیاه یک مخدر است آنرا به عنوان نمادی زیباشناختی به کار می‌برند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۲:۰۰
ویرگول ،،،

[منتشر شده در سایت‌های فرارو، تابناک و وبگردی]


تجمعاتی که برای یادبود مرحوم مرتضی پاشایی در شهرهای مختلف کشور به پا شد یکی دیگر از شگفتی های اجتماعی ایران بود. خواننده ای نه چندان مشهور به یکباره بهانه ای می شود برای گردهم آیی های مختلف در بسیاری از شهرهای ایران. هیچ کس انتظار چنین پدیدهای را نداشت، این پدیدة اجتماعی مسلما نشانه ای از پیچیدگی های شرایط جامعهة ایران و تغییرات شتابانی است که این جامعه در حال تجربهة آن است.

بعید است تمامی آنهایی که در همدان، آبادان، دزفول، شیراز، مشهد، قم، شیراز، گنبد، کرمانشاه، بوشهر، قزوین، اهواز، زنجان، یزد، سمنان، اصفهان، تبریز، بندرعباس، تهران، انزلی و ... به نام مرتضی پاشایی جمع شدند هواداران قبلی وی باشند. مرگ یک خوانندة جوان نه علت بلکه روزنه ای برای آشکار شدن یک تغییر مهم در جامعة ایران بود. تغییری که بیش از هر چیز شبکه های اجتماعی نوظهور علت آن هستند. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۳ ، ۲۰:۴۹
ویرگول ،،،

یادداشتی که 26 و 27 بهمن 1392 در دو شماره متوالی روزنامه مرحوم قانون منتشر شد:


علیرضا قاسمی فرزاد فرماندار پاکدشت در مصاحبه‌ای با روزنامه  قانون به تاریخ 21/11/92 با افتخار اعلام می‌کند در سالیان گذشته که فرماندار دماوند بوده، این شهرستان را از وجود بیگانگان پاک کرده است و صراحتا یکی از برنامه‌های خود در پاکدشت را هم تداوم این سیاست اعلام می‌کند. هرچند آقای فرماندار منظور خود از بیگانگان را صراحتا اعلام نکرده است، اما کیست که نداند منظور وی افغانستانی‌ها هستند. در ذهن ایرانیان افغانستانی‌ها بیگانگانی هستند که تمام جنایت‌ها و شرارت‌های کشور را مرتکب می‌شوند. پیش از این اگر فقط مردم چنین عقیده‌ای داشتند، اما در سالیان اخیر دولت هم با برخوردهای شدید و اخراج آنان فضای نامساعدتری برای افغانستانی‌ها فراهم کرده است. افغانستانی‌ها با وجود پیوندهای تاریخی و زبانی‌‌شان با ایران از سوی ایرانیان طرد و نفی می‌شوند. آنان نه حمایت دولت را دارند و نه عطوفت مردم را، در کشوری چون ایران که حکم پدر افغانستان را دارد، جایی برای فرزند رانده شده نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۶:۳۷
ویرگول ،،،
[منتشر شده در سایت‌های پارسینه و جمهوریت]

این بنر را در بی بی شهربانو شهر ری نصب کرده بودند. جالب بود که اینگونه به صورت شفاف و علنی هزینه‌ها و درآمدهای آستانه مقدسه بی‌بی شهربانو را برای اطلاع عموم نصب کرده بودند. عکس را اواسط فروردین 1392 گرفتم، اطلاعات مربوط به گردش مالی سال 1391 بود.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۴۸
ویرگول ،،،

[منتشر شده در سایت جماران]


هر چند این روزها به دلیل تغییرات شتابان در حوزه اقتصاد و تجارت، بازار آن اهمیت و قدرت پیشین خود را از دست داده است و بنگاه‌های اقتصادی بسیاری را در کنار خود می‌بیند ولی همچنان دارای نقشی تاثیرگذار و پر نفوذ در جامعه ایران است، بازار نقشی غیرقابل انکار در مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی داشت و حتی به گواه اسناد تاریخی می‌توان گفت که جرقة نخستین انقلاب ایران، یعنی انقلاب مشروطیت نیز با اعتصاب بازاریان در پی به فلک بسته شدن دو نفر از تجار تهران به بهانه گران شدن قند زده شد. بازار از مهمترین نیروهای اجتماعی جامعه است که نقش مهمی در تحولات سیاسی ایران داشته است

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۴۹
ویرگول ،،،

[منتشر شده در سایت مرکز بین المللی مطالعات صلح]


موج ناگهانی انقلاب‌های عربی علاوه بر تغییر و تحولات گسترده در معادلات سیاسی، برای پژوهشگران سیاسی و اجتماعی نیز پیام مهمی دربرداشت، این انقلاب‌ها نشان داد که برخلاف بسیاری از نظرات، عصر انقلاب‌ها به پایان نرسیده و انقلاب هنوز ممکن است. به همان اندازه که سرنگونی دومینو وار دیکتاتورهای برخی کشورهای عربی مهم است، عدم سرنگونی و حتی عدم شکل‌گیری تظاهرات و اعتراضات جدی علیه برخی دیگر از حکام عربی نیز قابل توجه و قابل تحلیل است.

 چرا انقلاب فقط دامن تونس، مصر، لیبی، یمن، سوریه و بحرین را گرفت و چرا به کویت، قطر، عربستان، امارات، اردن، عمان و مغرب کشیده نشد؟ چه تفاوتی بین کشورهای عربی که محل وقوع انقلاب بودند و سایر کشورهای عربی که نسیم بهار عربی به آنها نوزید، وجود داشت؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۵:۱۱
ویرگول ،،،
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۰ ، ۰۸:۱۷
ویرگول ،،،

 

در حین جستجوی اینترنتی به مقاله ای از ماروین زونیس برخوردم که برای موضوع پژوهشی که در پی‌اش بودم خیلی مفید بود، اما چون مقاله‌ای قدیمی (برای سال 1985) بود در اینترنت جز عنوانش چیزی نیافتم، تصمیم گرفتم به خودش ایمیل بزنم و از خود وی بخواهم فایل مقاله را برایم بفرستد، هر چند امیدی نداشتم که حتی به ایمیلم جواب دهد ولی امتحانش که ضرری نداشت. ایمیل را که فرستادم فردای آن روز جواب داد: ... 

۲۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۰ ، ۲۰:۲۶
ویرگول ،،،

تهران خیابان ۱۲ فروردین

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۰ ، ۱۷:۵۱
ویرگول ،،،