ویلیامز ساختار احساسات را الگوهای فرهنگی در حال شکلگیری میداند که هنوز به صورت نهادینه یا رسمی بیان نشدهاند، اما در آثار هنری و ادبیات منعکس میشوند. فیلم فسیل را میتوان مصداقی از این آثار هنری دانست که نشانگر احساسات نوظهوری در جامعه ایران است. فسیل بازسازی احساسی گذشته جامعه ایران بر مبنای وضعیت اکنونش است. این فیلم بیش از آنکه ترسیم کننده جامعه ایران در اواخر دهه 50 و میانه دهه 60 باشد؛ نشانگر احساسات نوظهور در جامعه فعلی ایران است که بر مبنای تجربیات به دست آمده طی سالهای بعد از انقلاب 1357، روایت جدیدی از گذشتۀ خود میسازد.
کریم امینی کارگردان فسیل متولد سال 1365 است و تجربه و خاطره مستقیمی از سالهای روایت شده در فیلمش ندارد ولی از دریچه سینما و در پرتو تجربه زیسته اکنونش در حال روایتی از گذشته است که به نوعی تبارشناسی وضعیتی محسوب میشود که به شرایط کنونی جامعه ایران انجامیده است. هم نسلان کارگردان دهه شصتی فیلم تا همین چند سال پیش با خوانش نوستالژیک خاطرات و اشیای دهه شصت و هفتاد در حال مرور دوران کودکی و نوجوانی خود بودند ولی اینک یک دهه نیز عقبتر برگشتهاند و خوانش نوستالژیک را به دهه پنجاه نیز تعمیم دادهاند. همان خوانش نوستالژیک دهه هفتاد و هشتاد را نیز میشد نشانهای از حسرت برای گذشته و احساسات نوظهور دانست که اینک با حسرت خوردن برای دهه پنجاه و دوران پیش از انقلاب 57 آشکارا معنای سیاسی به خود گرفته است.