ایستگاه مترو کرج
بوردیو نیز مانند گیدنز علاقهی اصلی نظری خود را میل به غلبه بر تقسیمبندیهای ذهنیتگرایی و عینیتگرایی، ساختارگرایی و فرهنگگرایی و تقلیلهای اجتماعی خرد و کلان عنوان میکند- بوردیو معتقد است که دوگانه انگاری رویکردهای ساختارمحور و عامل یا کنشمحور بیش از هر چیز دیگری باعث ایجاد شکاف میان جامعهشناسان شده است. هدف بوردیو غلبه بر دوگانهانگاری ساختار و عاملیت از طریق نوعی نظریهی ساختاری است.
از نظر گیدنز، تقسیم بندی اساسی در جامعه شناسی و نظریه اجتماعی همان است که میان دو رویکرد به تحلیل اجتماعی وجود دارد: رویکرد عامل محور و ساختار محور. گیدنز معتقد است که پنداشت جامعه شناسان از عاملیت و ساختار دیدگاه های گسترده تر اجتماعی-تاریخی و تجربی آنان را شکل خواهد داد.
این یادداشت در شماره ۳۱ کتاب ماه علوم اجتماعی منتشر شد.
مشخصات کتاب: جامعهشناسی دین؛ دربارهی موضوع. علیرضا شجاعیزند. نشرنی. 1388
در میان حوزههای جامعهشناسی، جامعهشناسی دین به جهت اهمیتی که دین همواره برای انسانها داشته جزو حوزههایی است که آثار بسیاری پیرامون آن منتشر شده است، در ایران نیز با وجود آنکه کمتر از یک قرن از تاسیس جامعهشناسی میگذرد و در بسیاری از حوزههای مطالعاتی آن هنوز ادبیات نظری و تاریخی کافی شکل نگرفته است، اما در حوزهی جامعهشناسی دین و به طور کل اندیشیدن اجتماعی پیرامون دین ترجمههای قابل اعتنایی منتشر شده است، این آثار غنی هم شامل ترجمههایی از کتابهای جامعهشناسان کلاسیک چون وبر، دورکیم و زیمل میشود و هم جامعهشناسان متاخری چون همیلتون، واخ، ویلم و زاکرمن که کتابهای آنها دربارهی جامعهشناسی دین توسط مترجمان مختلف ایرانی ترجمه شده است...
این یادداشت در شماره ۳۱ کتاب ماه علوم اجتماعی منتشر شد.
مشخصات کتاب:
دین و سبک زندگی:مطالعه موردی شرکت کنندگان در جلسات مذهبی، محمد سعید مهدوی کنی، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ دوم 1387
نویسنده در این کتاب که برآمده از رساله دکترایش است از منظری فرهنگی و ارتباطی به نقش دین در تحولات فرهنگی – اجتماعی ایران معاصر پرداخته است و در واقع چگونگی تعامل دین با فرهنگ و جامعه را بررسی می کند. نگاه نویسنده به رابطه ی دین با تحولات فرهنگی – اجتماعی در این اثر نگاهی ایجابی است. کتاب به این سوال می پردازد که چگونه دین در شرایط گذار یک جامعه ی سنتی به جامعه نوین بازتولید می شود؟ و با وجود تغییر شیوه ها، قالب ها و ابزار زندگی از یکسو و تحول در روابط ، نهادها و ساخت های اجتماعی از سوی دیگر چگونه هویت دینی افراد شکل می گیرد و ای بسا در طول زندگی اشان تا حدودی ثابت می ماند؟
این یادداشت در شماره ۲۹ کتاب ماه علوم اجتماعی منتشر شد.
مشخصات کتاب:
ایران پس از انقلاب، ویراستهی هوشنگ امیراحمدی و منوچهر پروین، ترجمهی علی مرشدیزاد، مرکز بازشناسی اسلام و ایران(انتشارات باز)، چاپ دوم 1385، 271 صفحه
سردبیر فخیمهی جریدهی آوای اردبیل خواست تا مطلبی برای ویژهنامه بستنی آوا بنویسم، باوجودی که میدانستم چاپ چنین یادداشتی در نشریهای محلی امکانپذیر نیست و در نهایت فقط در ویرگول منتشر خواهد شد ولی نوشتم. پیشاپیش از تمام خوانندگانی که پس از خواندن این یادداشت شرم خواهند کرد پوزش میطلبم.
این یادداشت در شماره ۲۹ کتاب ماه علوم اجتماعی منتشر شد.
مشخصات کتاب:
فهم علم اجتماعی، راجر تریگ، ترجمه ی شهناز مسمی پرست، نشر نی
آثار راجر تریگ استاد فلسفه دانشگاه وارویک انگلستان حول نقش عقل در رویایی با واقعیت، خواه در علم، علم اجتماعی و خواه در دین متمرکز شده است. وی با نسبی گرایی در حوزه های گوناگون به مخالفت برخاسته است و به سرشت آدمی اعتقاد دارد، تریگ به فلسفه ی اخلاق نیز توجه دارد، غیر از کتاب حاضر کتاب دیدگاه هایی درباره ی سرشت آدمی نیز از وی به فارسی ترجمه شده است...
متن زیر پیشگفتار کتابی هست که با عنوان «شرح درس و بانک سوالات کنکور کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی» نوشته ام.
دیدگاه هابرماس درباره پیشرفت جامعه سرمایهداری خوشبینانهتر از پیشینیانش بود. هدف هابرماس آن بود که ایمان اتوپیایی مدرن به قدرت سودمند خرد را از نو زنده کند. هابرماس میخواست به هدف اولیه مکتب فرانکفورت بازگردد یعنی تلفیق فلسفه و علم تجربی برای نقد اخلاقی و تغییر اجتماعی. به زعم هابرماس امید به تغییر رو به پیشرفت در دنیای غرب پس از جنگ، وحدت دوباره نظریه و عمل را ممکن ساخته است. (سیدمن، 1388: 165) (پیوزی، 1384: 45)
اصحاب مکتب فرانکفورت معتقدند سرمایه داری مدرن توانسته است بر بسیاری از تضادها و بحران هایی که زمانی با آنها مواجه بود فائق آمده و قدرت و ثباتی جدید و بی سابقه به وجود آورد. (استریناتی، 1384: 91) مکتب فرانکفورت معتقد است طبقه کارگر تسکین یافته و سرمایه داری را پذیرفته است و امکان وقوع انقلاب کارگری در جامعه سرمایه داری وجود ندارد..(همان، 92)
لوکاچ و گرامشی از جمله مارکسیست های هگلی بودند که سعی داشتند تا نوعی کلیت یا به تعبیری رابطه دیالکتیکی را میان جنبههای ذهنی و عینی زندگی اجتماعی برقرار سازند (ریتزر، 1384 : 451) سوسیالیسم علمی رابطهی بین فرهنگ و جامعه را بر اساس الگوی زیربنا / روبنا تئوریزه کرد، اما مارکسیسم غربی کوشیده است تا زیربنا / روبنا را به مثابه سویههای جزئی کلیتی متناقض تعبیر کند. به زعم لوکاچ اصل انقلابی نزد مارکس و هگل همان اصل دیالکتیک است یعنی مفهوم کلیت و وابستگی هریک از اجزا به کلیت منسجم تاریخ و اندیشه. (میلنر و براویت، 1385: 100)...
در نمایشگاه کتاب امسال به لطف یکی از دانشجویان ترکیهای دانشگاه تهران گذارم به غرفهی این کشور افتاد، غرفهای که مرا متوجه هویتهای درهم آمیختهام کرد: ایرانی بودنم، ترک بودنم و مسلمان بودنم. (نام این سه را تنها به ترتیب حروف الفبا آورده ام و تقدم و اولویتی بین این سه مدنظر نیست)...
اخیرا وزارت فخیمهی آموزش و پرورش اعلام کرده در سراسر کشور چهل هزار نفر را استخدام خواهد کرد، این چهل هزار نفر در هشت ردیف شغلی به خدمت آموزش و پرورش درخواهند آمد: معلم ورزش، مشاور تحصیلی، آموزگار دوره ابتدایی، آموزگار توان بخشی استثنایی، معلمان فنی و حرفه ای، کارشناس آمار، کارشناس فناوری اطلاعات و کارشناس امور حقوقی. از میان این هشت ردیف شغلی در پنج ردیف فقط دارندگان مدرک تحصیلی و مرتبط به آن حوزه می توانند تقاضای استخدام در پست مربوطه را نمایند اما در سه ردیف شغلی یعنی مشاوره تحصیلی، آموزگار دوره ابتدایی و کارشناس حقوقی که در مجموع 13265 نفر یعنی 33درصد استخدامی ها را تشکیل می دهد، رشته هایی به عنوان رشته مرتبط ذکرشده که به هیچ وجه قابل قبول نیست ولی قابل درک است که چرا استخدام از میان دارنگان مدرک این رشته ها مرجح بر استخدام دارندگان مدرک دیگر رشته ها دانسته شده است...
مارکسیسم ساختارگرا از این حیث که معتقد است ساختارهایی زیربنایی کنش های انسان ها را تعیین می کنند همچنان به مارکسیسم وفادار است ولی از جهت میزان تاکیدش بر اثرگذاری ساختار اقتصادی از مارکسیسم ارتدکس فاصله می گیرد. به زعم آلتوسر سطوح سیاسی و ایدئولوژیک صرفا محصول سطح اقتصادی نیستند، بلکه در ارتباط با هم و در تاثیر متقابل هستند. این فقط سطح اقتصادی نیست که بر سایر سطوح اثر می گذارد بلکه سطوح سیاسی و ایدئولوژیک نیز قابلیت ساختی دارند.(کرایب، 1378: 201)...