در جامعه ما نهاد سیاست بطور کامل بر دیگر نهادهای آموزش، مذهب و اقتصاد چیرگی یافته و تنها نهادی که توانسته دربرابر تسلط نهاد سیاسی ایستادگی کند نهاد خانواده است...
در جامعه ما نهاد سیاست بطور کامل بر دیگر نهادهای آموزش، مذهب و اقتصاد چیرگی یافته و تنها نهادی که توانسته دربرابر تسلط نهاد سیاسی ایستادگی کند نهاد خانواده است...
فکر میکنم یکی از سخترین کارها برای هر ایرانی مراجعه به ادارات و سازمانهای دولتی باشد، دستگاه عریض و طویل دیوان سالاری ایرانی باوجود هضم بخش عمده ای از بودجه کشور در قالب بودجه جاری داری بازده مناسبی نیست و در بسیاری از اوقات نقشی جز طولانی کردن مسیر انجام کارها و اتلاف وقت ندارد، سازمان هایی فربه و آشفته با هزینه ها و کارمندانی فراوان وضعیت غالب دیوان سالاری ایرانی است...
این یادداشت ابتدا قرار بود تا نظری بر یادداشت تلویزیون و فقر سفر به دیگری باشد ولی همینطور که مینوشتم اینقدر طولانی شد که درنهایت نصیب ویرگول شد.
دعوتی به جامعه شناسی، پیتر ال. برگر، ترجمه و تالیف شهره مهدوی، انتشارات روشنفکر، تهران، 1355
کتاب شامل دیباچه ای است به قلم شهره مهدوی و چهار بخش با عنوان های: جامعه شناسی چون نوعی سرگرمی شخصی؛ جامعه شناسی برای آگاهی فکری؛ کاوش، تناوب و بیوگرافی (چگونگی کسب یک هویت پیش ساخته)؛ انسان در جامعه...
توسعه ایران آرزویی است که سالهاست ایرانیان در سر می پرورانند، همزمان با ایران کشورهای دیگری هم قدم در راه توسعه یافتگی نهاده اند، بسیاری از این کشورها اکنون وضعیت مطلوب تری نسبت به ایران دارند و مدام فاصله خود را با ایران بیشتر می کنند، سوال مهمی که چرا کشورهایی که همزمان با ما و حتی پس از ما اندیشه توسعه را برای کشورشان مطرح کردند و برنامه هایی را پیش بینی کردند موفق بوده اند ولی ما توفیق چندانی نیافته ایم؟...
مشخصات کتاب:
مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا وقوع انقلاب اسلامی ایران؛جان فوران ترجمه احمد تدین، نشر رسا، چاپ اول 1377
فوران برآمدن و اقتدار صفویه را مدیون مشروعیت بخشی به این سلسله در نزد فرهنگ سیاسی مردم از طریق آیین شیعه میداند، پادشاهان نخست صفویه شاه اسماعیل و شاه تهماسب از طریق آیین شیعه که همچون نیرویی موثر در اقناع و ارتباط توده های مردم با صفویان بود توانستند بنای حکومتی را بگذارند که در قرن 16 م در نظام جهانی امپراطوری قدرتمندی محسوب میشد...
مشخصات کتاب:
گذر جامعه سنتی، نوسازی خاورمیانه؛ دانیل لرنر؛ ترجمه غلامرضا خواجه سروری ؛ پژوهشکده مطالعات راهبردی؛ تهران؛ چاپ اول 1383
جغرافیا ، دین ، نفت وناسیونالیسم شاخصه هایی هستند که لرنر خاورمیانه را با آنها معرفی می کند ،از نظر لرنر مفهوم خاورمیانه دربرگیرنده ی هویت های کوچک موجود و دیر پا ،پان عربیسم ،اسلام گرایی درحال ظهور و رقیب های بیگانه است...
این یادداشت را هم برای رویداد نوشتم
چندی است که شیرهای دستشویی های برادران دانشکده انسانی توسط فرد یا افرادی بطورکامل خم و شکسته شده اند بگونه ای که مجموعه هشت تایی دستشویی ضلع شمالی دیگر قابل استفاده نیست و دربش قفل شده است و دستشویی ضلع جنوبی نیز تنها با یک دستشویی سالم به سرویس دهی می پردازد!
شاید تخریب دستشویی در جامعه ی ما امری طبیعی و روزمره محسوب شود ولی نگاهی غیرعادتی اینگونه خرابکاری در دستشویی را حاوی پیام ها و معانی هشداردهنده ای میداند که تامل درباره ی آنها می تواند نشانه هایی از چیزی بدست دهد که در زیر پوستین این دانشگاه و جامعه جریان دارد...
این یادداشت را به عنوان سرآغاز رویداد نوشتم
روزها نه دانشجو حال خوشی دارد، نه استاد و نه دانشگاه. فشارها و ناملایمات تحمیلی از بیرون دانشگاه در قالب تعلیق و اخراج دانشجویان و استادان در کنار سرخوردگی ها، یاس ها و خستگی های شخصی و فلسفی آنها و همچنین برنامه های کلان در حال اجرا برای تضعیف دانشگاه و بخصوص علوم انسانی و اجتماعی در دانشگاه ها به عنوان عقل نقاد و روشنگر جامعه باعث شده تا رخوت و رکود را در دانشگاه و دانشگاهیان بیش از هر زمان دیگری احساس کرد.
این یادداشت را برای رویداد نوشتم.
شب قدر سال گذشته بود که مشغول مطالعه کتاب «ماکس وبر و اسلام›› (نوشته برایان ترنر، ترجمه سعید وصالی، انتشارات مرکز،1382) بودم. بلافاصله بعد از خواندن کتاب در حالی که از حال و هوای شب قدر و این کتاب متاثر بودم یادداشت زیر را نوشتم.
چندی پیش به شب شعر طنزی رقته بودم، یکی از شاعران ابتدا شعری خواند و پس از پایان آن گفت شعر دیگری نیز آماده کرده بودم که یکی از شاعران پیش کسوت جمع گفت اگر آنرا نخوانم بهتر است حال می خواستم تا نظر حضار را هم بدانم که بخوانم یا نخوانم؟ حضار رای به خواندن دادن شاعر میانسال گفت این شعر را سال 67 سروده ام و چون بدون غرض است می خوانم...
سمینار دین و مدرنیته امسال با محوریت موضوع آسیب شناسی روشنفکری دینی برگزار شد، مخالفان و منتقدان روشنفکری دینی به نقد این جریان پرداختند، به گفته ی دبیر سمینار محمدرضا جلایی پور کسی از روشنفکران غیردینی دعوت برگزارکنندگان را برای حضور در این سمینار نپذیرفت، در نتیجه اکثر سخنرانان خود همان روشنفکران دینی بودند که بنا بود نقد و آسیب شناسی شوند و یا کسانی بودند که به این جریان تعلق خاطر دارند... هرچند همان ها هم از کاستی ها و آسیب های روشنفکری دینی گقتند ولی بنظرم بهتر بود بیشتر شنونده این سمینار بودند تا سخنرانانش.
ساعت 22، یکشنبه 7 مرداد، 14 رجب
افطاری امشب مرغ با نان و پنیر و آب معدنی و 2 تا آبمیوه بود، چای هم که مدام داده میشود. به غیر از اینها معتکفین خود غذاهای بسیار دیگری هم دارند و یا سفارش میدهند دوستان و آشنایانشان از بیرون بیاورند و یا شاید هم بدون آنکه خودشان بخواهند می آورند، در هر صورت افراد زیادی برای دیدن معتکفین بستگان و دوستان معتکفشان می آیند، غذا و خوردنی ها زیاد است و بشخصه نمیتوانم همه آنها را بخورم. قبل از افطار با طلبه ها صحبت میکردم یکیشان از اینکه معتکفین سوال و اشکال شرعی از او نمی پرسیدند گلایه می کرد، می گفت با خود استفتائات و رساله آورده تا اگر معتکفین سوالی از او پرسیدند پاسخ بدهد ولی می گفت به جز یک نفر کسی از او سوالی نپرسیده، معتقد بود مردم نسبت به احکام اشان کم توجه تر شده اند و تقلید را چندان جدی نمی گیرند همین جمله اش باعث شد جوانان در مورد نسبت عقل و تقلید سوال کنند ولی طلبه نتوانست جوانان را قانع کند. چند نکته دیگر در گفتگو با طلبه ها برایم جالب بود از جمله اینکه می گفت در حوزه اکثر طلاب به صورت جمعی و با اساتیدشان به ورزش به خصوص ورزش های رزمی می پردازند و دیگر اینکه سازمان ملی جوانان طلاب را به عنوان مبلغ و در قالب طرحی همانند اوقات فراغت به نقاط مختلف اعزام میکند.
اعتکاف میدان مطالعاتی بود و من محققی که قصد مشاهده مشارکتی را داشتم، تکنیک های مردمنگاری را آنطور که باید نمیدانم و به طور حتم گزارش کاملی نخواهد بود ولی به هرحال تلاشی است برای موضوعی که فکر نکنم تابه حال انسان شناسان و جامعه شناسان بدان پرداخته باشند، در مدت معتکف شدنم هر روز چندبار مشاهداتم را یادداشت میکردم، قصد دارم در یادداشت های بعدی تحلیلی جامعه شناختی از اعتکاف در اردبیل بنویسم فعلا فقط یادداشت های روزانه ام را قرار میدهم.